"فرشته یهوه" و رؤيت خدا

 

 http://www.oodegr.com  : منبع    

 

 

 

در کتاب مقدس مقدس اغلب با یک تضاد آشکار روبرو می شویم که بسیاری از افراد را گیج می کند. در قسمتهای خاصی از آن ، به وضوح بیان می شود كه برخی "خدا را دیده اند" در حالی كه در جای دیگر می گوید ، "غير ممكن است كه فردى خدا را ببيند." بنابراین ، هنگامی که ما به بررسی مسئله "فرشته يهوه" می پردازیم ، می توانیم این نکته را روشن سازيم.

  

1.     رؤيت خدا برای هیچ کس ممکن نیست

 

بیایید با موسی ، خادم واقعی خدا ، پیامبر اسرائیل ، واسطه عهد عتیق ثبت شده در خروج  33: 20، شروع کنیم:

«...روی مرا نمی توانی دید، زیرا انسان نمی تواند مرا ببیند و زنده بماند.»

 

سخنان خداوند در اینجا کاملاً واضح است ، که هیچ کس نمی تواند خدا را ببیند.

به همین ترتیب ، در انجیل یوحنا1: 18  ، عیسی مسیح - مطابق متن - می گوید: "خدا را هرگز كسى ندیده است". این عبارت کاملاً واضح است. اما حتی پولس رسول در اول تیموتائوس 6: 16 می گوید: "... که تنها فناناپذیر و ساكن در نوری است که نزدیک آن نتوان شد، و احدى از انسان او را ندیده و نمى تواند دید، او را تا ابدالاباد اكرام و قدرت باد. آمین."

ما در اینجا مشاهده می كنیم كه همه قوم خدا می گویند: "هیچ کس هرگز خدا را ندیده است و هيچ كس قادر به دیدن او نیست".

 

2.     ظاهر شدن خدا در برابر ابراهیم و هاجر

 

با اين وجود با گوش دادن به سخنان استفان ، اولین شهید ، همانطور که در اعمال رسولان ثبت شده است (7: 2) ، می توان نظرى کاملاً برعکس بدست آورد. استفان هنگام پاسخ به کاهن اعظم دربار ، سخنان زیر را بیان کرد:

"ای برادران و پدران، به من گوش فرا دهید! خدای ذوالجلال، بر پدر ما ابراهیم ظاهر شد وقتى كه در بین‌النهرین سکونت داشت قبل از توقفش در حَران."

 

برای شروع ، به نظر می رسد این گفتار با منابع قبلی مغایرت دارد ، از آنجا که خدای جلال در برابر ابراهیم ظاهر شد و خداوند خود را آشکار ساخت و ابراهیم خدای جلال را دید.

 

نمونه دیگری از این نوع را نیز در کتاب پیدایش می بینیم. هاجر ، خدمتکار ابراهیم ، خانه خود را ترک می کند و به بیابان می گريزد. بیایید ببینیم که چگونه کتاب مقدس این واقعه را روایت می کند:

 

پیدایش 16: 7-14: «7 فرشتۀ خداوند هاجَر را نزد چشمۀ آبی در بيابان یافت. 8 و فرشته خداوند به او گفت: «ای هاجَر! کنیز سارای! از کجا آمده‌ای و به کجا می‌روی؟» گفت: «من از نزد بانوی خود سارای گريخته ام.» 9 آنگاه فرشتۀ خداوند به او گفت: «نزد بانوی خویش بازگرد و زیر دست او مطيع باش.»

 

کاملاً واضح است که یک فرشته خدا با او صحبت می کند - "فرشته يهوه" مطابق متن عبری. بیایید با این روایت ادامه دهیم ، زیرا این امر به خصوص جالب توجه است:

 

«10 و فرشته خداوند به وى گفت: «ذريت تو را بسیار افزون گردانم، به حدى که از کثرت به شماره نيايند.» 11 و فرشتۀ خداوند وی را گفت: «اینک باردار هستی و پسری خواهی زاد؛ و او را اسماعیل نام خواهى نهاد، زیرا خداوند فریاد مظلومیت تو را شنیده است. 12  او مردی وحشی خواهد بود؛ دست وى به ضد هر كس، و دست هر كس به ضد او، و پيش روى همۀ برادران خود ساکن خواهد بود.» 13 هاجَر نام خداوند (يهوه در عبرى) را که با او سخن گفته بود، «خداوندى هستی که به من نگاه كرده است» (انت ايل رئى)خواند، زیرا گفت: «…در برابرم او را كه مرا مى بيند، ديدم« 14 از همین رو، او آن چاه را که میان قادِش و بارِد است، ’چاه آنكه زنده است و مى بيند‘ (بئرلحى رئى) نامید.»

 

بنابراین ، در یک جا متن می گوید که آن فرشته يهوه بود ، و سپس هاجر می گوید: "من یهوه را دیدم ، کسی که مرا دید ، که به من و وضعیت من نظر کرد" (زیرا او گريخته بود) ، و او تا آنجا پیش می رود که چاه را "چاه آنکه زنده است و می بیند" می نامد ، بنابراین به يهوه اشاره می کند. بنابراین ، در اینجا چه اتفاقی افتاد؟ آیا او یک فرشته را دید ، یا یهوه را دید؟ آیا ممکن است که وی یک فرشته را دیده و با این حال ادعا کند که یهوه را دیده است؟ این دقیقاً چه تجربه ای بود که او داشت؟ در اینجا چه نهفته است؟ چه حقیقت مخفی اى در پشت این عبارت پنهان است؟

 

آنچه باید از این عبارتى که الان خواندیم  نگاه داريم، این است که اولاً هاجر خداوند ، پروردگار جلال را دید ("یهوه" ، مطابق متن عبری) و همچنین این که این يهوه مطمئناً "فرشته یهوه" خوانده می شود. ، كه این همان چیزی است که ما در ادامه درمورد آن بحث خواهیم کرد.

 

3.     ظاهر شدن خدا در برابر یعقوب

 

بگذارید دوباره به گزیده ای دیگر ، از پیدایش ، فصل 32: 30 نگاه بیاندازیم، جايى که تجلی دیگری از خدا را می يابيم. ظهور دیگری از یهوه که این بار فقط در حضور یعقوب رخ می دهد. این آیه 30 از کتاب پیدایش به شرح زیر است: "و یعقوب آن مکان را" ظهور خدا "(به عبری:"فنيئيل "= چهره خدا) ناميده گفت: زیرا خدا را روبرو دیدم ، و جانم رستگار شد ». در اینجا ، یعقوب ادعا می کند که خدا را رو در رو دیده است. بنابراین ، چگونه این با آنچه در عهد جدید می خوانیم ، مطابقت دارد که "هیچ کس هرگز خدا را ندیده است" ، هنگامی که از طرف دیگر یعقوب به ما می گوید خدا را رو در رو دیده است؟

 

4.     ظاهر شدن خدا در برابر موسی

 

همین مورد با موسی مشاهده می شود. در كتاب خروج 3:-2-4 ، "2 و فرشتۀ خداوند در شعلۀ آتش از ميان بوته اى بر وى ظاهر شد و چون او نگريست اينك آن بوته به آتش مشتعل است، ولی نمی‌سوزد.3 و موسى گفت: «اكنون بدان طرف شوم تا این امر غريب را ببينم كه بوته چرا سوخته نمى شود.» 4 چون خداوند دید كه براى ديدن مايل بدان سو مى شود، خدا از ميان بوته به وى ندا درداد و گفت: «ای موسی! ای موسی!» او گفت: «لبیک»

 

اما بر طبق آیه 2 ، فرشته یهوه در آن بوته قرار داشت. و در آیه 4 به وضوح می گوید كه یهوه از درون آن بوته او را صدا كرد ، گفت: "موسی! موسی! "، و موسی به فراخوان او پاسخ داد.

 

اکنون مشاهده کنید که آیه 6 چه می گوید: …. و او گفت: «من هستم خدای پدرت، خدای ابراهیم، خدای اسحاق و خدای یعقوب.» و موسی روی خود را پوشانید، زیرا او به اندازه كافى پرهيزگار بود تا در حضور خدا خيره نشود.

 

این نکته اینجا بسیار مهم است. در اینجا موسی از نگاه کردن به خدا می ترسد ، زیرا به او اطلاع داده شد كه این خدا بود در میان بوته، واين هیچ عادی نیست ، فرشته یهوه را خلق كرد ، اما همان خدای ابراهیم ، اسحاق و یعقوب است!

 

5.     ظاهر شدن خدا در برابر جِدعون

 

بیایید به یک آیه دیگر برویم ، این بار از کتاب داوران ، جایی که خداوند ، یهوه ، صحبت می کند ، بحث می کند و در برابر جِدعون ظاهر می شود.

ما در کتاب داوران، فصل 6: 11-16 مى خوانیم:

11 و ج ("فرشته يهوه" طبق متن عبری) آمده، زیر درخت بلوطی در عُفرَه که متعلق به یوآش اَبیعِزری بود، نشست. و جِدعون پسر یوآش در چَرخُشت گندم را می‌کوبيد تا آن را از مِدیان پنهان كند.12 پس فرشتۀ خداوند (مطابق متن عبری "فرشته يهوه") بر جِدعون ظاهر شده وى را گفت: «ای مرد زورآور، خداوند با توست.» (طبق متن عبری "يهوه") 13  جِدعون وى را گفت: «آه ای خداوند من، اگر خداوند (مطابق متن عبری " يهوه") با ماست، از چه سبب این همه بر ما واقع شده است؟ و کجاست جميع اعمال عجيب او که پدرانمان برای ما بازگو می‌کردند و می‌گفتند: ”آیا خداوند ما را از مصر بيرون نیاورد؟“ ليكن اکنون خداوند ما را ترك کرده و به دست مِدیان تسلیم نموده است۰»

 

توجه کنید که چگونه جِدعون فرشته را به عنوان "يهوه" خطاب می کند ، حتی اگرچه فرشته با او در مورد "یهوه" صحبت می کند!

 

و روایت در آیه 14 ادامه می یابد: آنگاه خداوند (نه فرشته خداوند ، بلکه" یهوه "طبق متن عبری) بر وى نظر كرده گفت: «با همین قوت خود برو و اسرائیل را از دست مِدیان رهايى ده. آیا من تو را نمى فرستم؟» 15 جدعون در جواب وى گفت: «آه اى خداوند ("یهوه" ، طبق متن عبری) چگونه اسرائیل را رهايى دهم؟ اینک طایفۀ من در مَنَسی ضعیفتر از همه است، و خود من در خانه پدرم کوچکترین هستم.» 16 و فرشته خداوند(بلکه "فرشته یهوه" طبق متن عبری) وى را گفت: « يقين من با تو خواهم بود، و مِدیان را مثل يك نفر شکست خواهی داد.»

 

ما در اینجا مشاهده می کنیم که جِدعون او را به عنوان "فرشته خدا" خطاب نمی کند. وی او را به عنوان "یهوه" خطاب می کند! در حقیقت ، طبق متن اصلی عبری ، در ابتدا می گوید كه "فرشته خداوند" است ، كتاب مقدس از او به عنوان "یهوه" یاد می كند و نه "فرشته خداوند".

 

بنابراین ما دوباره مشاهده می كنیم كه ، در حالی كه خود یهوه با جِدعون مشغول گفتگو است و جِدعون آشكارا به یهوه نگاه می كند ، همزمان مشاهده می كنیم كه در بعضی مواقع او را "فرشته یهوه" می نامند و در جای دیگر او را "یهوه" می نامند. احتمالاً این همان چیزی است که مترجم سپتوااگنت را سردرگم کرده و باعث شده است که او در دو مکان کلمه "یهوه" را همانطور که در متن اصلی عبری یافت می شود ، تغییر دهد و آن را با کلمه "فرشته یهوه" جایگزین کند ، زیرا او نمی توانست آنچه را که اتفاق می افتاد درک کند!

 

در واقع ، آیه 14 بسیار مهم است ، زیرا می گوید: " آیا من تو را نمی‌فرستم ؟" و نه: "آیا یهوه تو را نمی‌فرستد؟" می گوید " تو را می‌فرستم " ، زیرا او كسی است كه در واقع اختیارات "خدای" آسمان و زمین را دارد ، به عنوان "خدای" ابراهیم ، اسحاق و یعقوب ، واقعا اعزام می کند، فرا می خواند و فرمان می دهد.

 

6.     ظاهر شدن خدا در برابر والدین سامسون

 

در ادامه کتاب داوران ، در فصل سیزدهم ، ما با پدر و مادر سامسون ، مانوح  و همسرش واقعه ای داریم. در این روایت ، کاملاً ذکر شده است که "فرشته یهوه" (یعنی پیام رسان  یهوه) بر آنها ظاهر شد. اما بگذارید بخشی از این روایت را بررسی کنیم.

 

فرشته یهوه نزد مانوح و همسرش ظاهر شد و مطابق آیات 16 و 17 می خوانیم: "و مانوح به فرشته یهوه گفت: نام تو چیست ، تا تو را جلال دهیم؟" در آیه 18 می خوانیم: "فرشته یهوه به او گفت:" چرا نام مرا می پرسی؟ چونكه آن عجيب است. " اما بگذارید ببینیم چگونه ادامه می یابد :

20 چون شعلۀ آتش از مذبح به سوی آسمان بالا می‌رفت، فرشتۀ خداوند در شعلۀ مذبح صعود نمود. و چون مانوح و زنش این را دیدند، رو به زمین افتادند. 21 فرشتۀ خداوند دیگر بر مانوح و زنش ظاهر نشد. پس مانوح دانست که او فرشتۀ خداوند بود. 22 و مانوح به زن خود گفت: «به‌ یقین خواهیم مرد، زیرا به خداوند نگاه كرده ايم!»

 

چگونه است ، که او گفت او فریاد زد که آن فرشته یهوه بود ، اما با این وجود ، این مرد مومن خدا می گوید: "ما به خداوند نگاه كرده ايم و به‌ یقین خواهیم مرد ؟"

 

بدیهی است كه مردان مومن خدا ، كسانی كه طبق شریعت موسی در تقوا پیشرفت كرده بودند ، دانش دقیقی از خدای حقیقی داشتند و در لحظه ی مناسب از جانب او مطلع می شدند كه او واقعاً در حضور آنها بوده و از این رو پیش او سجده می كردند ، او را عبادت می كردند ، و از او سخن می گفتند ، گرچه ممكن است در قالب فرشته یهوه ظاهر شده باشد. آنها می دانستند که این آن نامخلوق است.

 

با این حال ، قبل از ادامه دادن، ما باید مجدداً تأکید کنیم که تمایز آشکاری بین خلق شده و خلق نشده وجود دارد. ما همچنین برای جلوگیری از هرگونه سوء تفاهم ، که اغلب توسط بسیاری از ملحدان ایجاد می شود ، بر چیز دیگری تأکید می کنیم ، که در اینجا ذکر نشده است که "ما خدای معينى را دیدیم" یا به عبارت دیگر یک فرشته را ، بلكه "خدا" را. زیرا این مقاله در متن عبری وجود دارد! ما در مورد "خدا" در تمام آیات قبلی که مورد بررسی قرار دادیم ، همین نکته را ذکر کردیم. مقاله قطعی وجود دارد که دقیقاً آنچه را که دیدند تعریف می کند. آنها خدا ، خدای واقعی آسمان و زمین را دیدند. علاوه بر این، اسرائیلی های مومن هرگز هیچ کس دیگری را "خدا" نمی دانستند!

 

7.     رشتۀ عهد" در ملاکی

 

بگذارید این بار به سمت پیامبر ملاکی حرکت کنیم. ما از پنتاتوس به داوران، به انبیا حركت كرده ایم و اکنون به فصل 3 ملاکی ، آیه 1 می پردازیم.

 

در آنجا ، پیامبر ملاكى سخنان خدا را ثبت می کند ، دقیقاً به روشی که خودش آنها را فاش کرده است:

 

1. خداوند قادر متعال می‌فرمايد: «اينك من فرشته خود را خواهم ‌فرستاد و او طريق را پيش روى من مهيا خواهد ساخت. و خداوندی ("یهوه" مطابق متن عبری) كه شما طالب او مى باشيد، ناگهان به هیکل خود خواهد آمد، يعنى آن فرشته عهدى كه شما از او مسرور مى باشيد. هان او مى آيد!»

 

 این یک آیه بسیار مهم است که ما ممکن است در آینده فرصتی برای تجزیه و تحلیل عمق آن را داشته باشیم. با این حال ، بگذارید فعلاً - در چارچوب مطالعه مان - در نکته بعدی مکث کنیم:

 

او می گوید: " خداوندی كه شما طالب او می‌ باشيد - به عبارت دیگر یهوه ای که منتظرش هستید - به طور ناگهانی به معبد خود خواهد آمد" ، و سپس توضیح می دهد که این "یهوه" "فرشته عهد" است. از همین رو یهوه به عنوان فرشته عهد نیز یاد می شود ، که به معبد خود خواهد آمد!

 

این همان فرشته ای است که ما در حال صحبت کردن با موسی در بوته سوزان ، که خدای ابراهیم ، اسحاق و یعقوب است ، دیده ایم. او به عنوان یک فرشته ظاهر می شود - یک "پیام رسان" ، اما او یک وجود نامخلوق است. همانطور که گفتیم ، اين اوست ، خود یهوه.

 

اما بگذارید دوباره به عهد عتیق برگردیم. بیایید به کتاب پیدایش (فصل 48 ، 15-16) برگردیم و نگاهی بیندازیم به سخنانی که یعقوب پاتريارك، در زمانی که زندگی او در زمین دارد به پایان می رسد، فرزندان خود را برکت می دهد:

 

«...15 و يوسف را بركت داده، گفت: «خدايی كه پدرانم ابراهيم و اسحاق در حضورش سلوك می‌كردند، خدايی كه مرا از روز بودنم تا امروز رعايت كرده است، 16 آن فرشته‌ای كه مرا از هر بدی خلاصى داده، اين دو پسر را بركت دهد و باشد كه ايشان نام من و نام پدرانم ابراهيم و اسحاق را زنده نگاه دارند و بر روى زمين بسيار كثير شوند.»

 

در اینجا ، یعقوب کاملاً خدای پدران خود - ابراهیم و اسحاق - را با خدایی که بر او ظاهر شد و با او مبارزه کرد ، ارتباط می دهد؛ با فرشته ای که او را همراهی کرد و او را برکت داد. کاملاً واضح است ، که این مردان عادل ، چشم انداز خداوند متعال را داشتند ، در شخص یک فرشته نامخلوق، که برای همه آشنا بود. هر خادم مؤمن خدا این آگاهی را داشت که این یهوه بود که بر آنها ظاهر شد.

 

8.     عيسى يهوه: فرشتۀ نامخلوق عهد

 

از آنجا که ما در اطراف رساله های مختلف در مورد خدا گشتيم ، در جايى که آمده غیر ممکن است کسی او را ببیند و در جای دیگر او بر مردان  مقدس عهد عتیق ظاهر می شود، بیایید دوباره به ملاکی نبى برگردیم ، تا مشخص کنیم که این یهوه یا فرشته يهوه کیست ، که بر پیامبران و انسانهای مقدس ظاهر شد.

 

ما یک بار دیگر ملاکی فصل 3 آیه 1 را مى خوانيم، این بار در متن عبری:

"اینک، من فرشته خود را می فرستم ، و او طريق را پیش روی من مهيا می سازد"

 

او در اینجا به فرشته خاصی اشاره می کند که راه خداوند را مهيا می سازد یا آماده می کند. و او ادامه می دهد:

 

"خداوندی كه شما طالب او مى باشيد ، ناگهان به هيكل خود خواهد آمد ، بله ، فرشته عهد ، كه مشتاق او مى باشيد. اینک او می آید! خداوند متعال می گوید."

 

بنابراین دو فرشته داریم. یکی فرشته ای که ابتدا به آن اشاره شده است ، راه خداوند را مهيا می سازد ، و از طرف ديگر نيز به فرشته عهدى که  به هيكل خود خواهد آمد، اشاره مى شود ، که - ملاکی می گوید – خداوند متعال تأیید می کند که او در حال آمدن است.

 

بگذارید نگاهی بیندازیم به همان آیه ، که در عهد جدید توسط انجیل نگاران ذکر شده است ، تا دقیقاً آنچه را که می گوید ببینیم.

در انجیل مطابق متی (فصل 11 ، 10-11) ، عیسی مسیح به یحیی تعمید دهنده و مأموریت او اشاره می کند: "10 ... او همان كسی است كه درباره‌ او مكتوب است: اينك من فرشته خود را پيش روى تو می‌فرستم تا راه تو را پيش روى تو مهيا سازد. 11 «هر آينه به شما مى گويم كه از اولاد زنان، بزرگترى از يحيی تعميد دهنده برنخاست؛ با وجود اين، او كه كوچكتر است [در اينجا منظور از كوچكتر خود عيسى مسيح است كه شش ماه بعد از يحيى به دنيا آمد] در ملكوت آسمان از وى بزرگتر است."

بنابراین ، خداوند ظاهراً به ما می گوید که یحیی تعمید دهنده کسی است که در آیه ملاکی به عنوان "فرشته ای که راه خداوند را مهيا می سازد" توصیف شده است.

 

بگذارید این آیه را با جزئیات بیشتری بررسی کنیم ، بر طبق انجیل لوقا ، جایی که زکریا - در حالت پُری روح القدس - از رسالت پسرش یحیی صحبت می کند. او عبارت زیر را در آنجا می گوید:

 

"و تو ای طفل، نبی حضرت اعلى خوانده خواهی شد، زيرا پيش روى خداوند خواهی خراميد، تا طرق او را مهيا سازى." (لوقا 1 :76)

 

بنابراین ، یحیی تعمید دهنده پیام آور است ، شماسى که راه یهوه را آماده کرد. زکریا ، پدر یحیی، هیچ خداوند دیگری را بجز یهوه، نمى شناسد.

 

و به همین ترتیب ، این یهوه است که در عهد عتیق به عنوان یک فرشته نامخلوق ظاهر می شود. او دوباره ، کسی است که در عهد جدید به عنوان عیسی مسیح مجسم ظاهر می شود - خداوندی که در حقیقت طبیعت انسانی را برای بهبود بخشیدن آن بعهده گرفت. او منجی و خداوند است. 

 

خوب ، به نظر می رسد که شخص عیسی مسیح تنها راه حل برای معمای ظاهری خداوند در عهد عتیق است ،  در آن شخص اسرارآمیز "فرشته عهد". این عیسی مسیح آن کسی است که در واقع یهوه ناميده شده است. زیرا ، همانطور که پدر "یهوه" است ، پس پسر نیز "یهوه" نامیده می شود ، چیزی که ما در بسیاری از مطالعات دیگر خود در این وب سایت نشان داده ایم.

 

او کسی است که در طول تاریخ توسط قوم خدا دیده می شد ، و آنها کاملاً آگاه بودند که به خود یهوه نگاه کرده اند. نه به طبيعت الهی او ، بلکه به برزيستى او به عنوان پسر و لوگوس یهوه - عیسی مسیح - در وجود قبل از انسانی خود [ زيرا هرگز قبل از تولد از باكره در هيات انسانى ظاهر نشده است بلكه در هيات فرشته گونه يا موارد ديگر كه ذكر شده است].

 

سخن کتاب مقدس که در آن آمده است: "هیچ کس هرگز خدا را ندیده است" و این که "هر کس خدا را ببیند نمی تواند زنده بماند" ، به ذات آفریده نشده ی خدا مراجعه می کند. اما یهوه- لوگوس ، عیسی مسیح "فرشته یهوه"  خلق نشده ، در طول تاریخ به شکل های مختلفی قابل مشاهده برای مؤمنین ظاهر شد. و به آنها اطمینان داد كه كسى كه ديدند واقعاً يهوه بوده است. به همین دلیل آنها می ترسیدند که اگر "خدا را ببینند" می میرند.

 

بنابراین هیچ کس نمی تواند خدا را در ذات او ببیند ، اما می توان او را در شخص عیسی مسیح ، "پیام آور عهد" مشاهده کند.