14-4-2022

25
-1-1401

تقويم جديد: روزه سخت

تقويم قديم: روزه سخت

 

با کلیک کردن بر روی هر یک از آیکون های صفحه می توانید درباره آن قدیس، جشن یا مناسبت مطالعه نمایید

بزرگداشت

شمايل مادر خدا با نام "ويلنا"

قديس مارتين معترف، پاپ رم (٦٥٥ م)

    

شهيد پارسى آزات و ١٠٠٠ شهيد پارسى ديگر (٣٤١ م)  

روز گراميداشت

تقویم جدید :  14  آوريل

تقويم قدیم  :  27  آوريل

 

قرائت كتاب مقدس

قرائت ها از عهد عتيق ؛

اشعيا ٦٥: ٨- ١٦ (ساعت ششم)

پيدايش ٤٦: ١- ٧ (دعاى مغرب)

امثال ٢٣: ١٥- ٢٤: ٥ (دعاى مغرب)

 

دعاى روزانه

 

خدا را در اعلى عليين جلال و بر روى زمين صلح و سلامتى، و در ميان مردم رضامندى باد! ای خداوند، لب و دهان مرا بگشا تا ستایش تو را اعلام نمايد. 

 

مزمور٨٨؛ 

ای یهوه خدای نجات من، شب و روز نزد تو فریاد کرده ام. دعای من به حضور تو برسد، به ناله من گوش خود را فراگیر. زیرا که جان من از بلایا پر شده است و زندگانی ام به قبر نزدیک گردیده. از فرو روندگان به هاویه شمرده شده ام و مثل مرد بی قوت گشته ام. در میان مردگان منفرد شده، مثل کشتگان که در قبر خوابیده اند، که ایشان را دیگر به یاد نخواهی آورد و از دست تو منقطع شده اند. مرا در هاویه اسفل گذاشته ای، در ظلمت در ژرفی ها. خشم تو بر من سنگین شده است و به همه امواج خود مرا مبتلا ساخته ای. آشنایانم را از من دور کرده، و مرا مکروه ایشان گردانیده ای محبوس شده، بیرون نمی توانم آمد. چشمانم از مذلت کاهیده شد. ای خداوند، نزد تو فریاد کرده ام تمامی روز. دستهای خود را به تو دراز کرده ام. آیا برای مردگان کاری عجیب خواهی کرد؟ مگر مردگان برخاسته، تو را حمد خواهند گفت؟ آیا رحمت تو در قبر مذکور خواهد شد؟ و امانت تو در هلاکت؟ آیا کارعجیب تو در ظلمت اعلام می شود و عدالت تو در زمین فراموشی؟ و اما من نزد تو ای خداوند فریاد بر آورده ام و بامدادان دعای من در پیش تو می آید. ای خداوند چرا جان مرا ترک کرده، و روی خود را از من پنهان نموده ای. من مستمند و از طفولیت مشرف بر موت شده ام. ترسهای تو را متحمل شده، متحیر گردیده ام. حدت خشم تو بر من گذشته است و خوف های تو مرا هلاک ساخته. مثل آب دور مرا گرفته است تمامی روز و مرا از هر سو احاطه نموده. یاران و دوستان را از من دور کرده ای و آشنایانم را در تاریکی.

بعد از مزمور: 

جلال بر پدر و پسر و روح القدس، اکنون و تا ابد و تا جمیع اعصار، آمین. 

هللویاه، هللویاه، هللویاه! جلال بر تو، ای خدا! (۳مرتبه)

 

پنج شنبه، دعا به رسولان مقدس و قدیس نیکولاس

 

تروپاريون ؛

ای رسولان مقدس، نزد خدای رحیمِ ما شفاعت نمایید تا بخشایش گناهانمان را به جان ما عطا فرماید!

 

كونتاكيون ؛

ای خداوند، تو واعظین استوار، آنانی که الهام الهی یافته‌اند، یعنی رسولان مقدس را به آرامش و بهره‌مندی از برکاتت وارد ساخته‌ای. زیرا زحمات و مرگ ایشان را فراتر از هر قربانی سوختنی پذیرفته‌ای، ای تو تنها کسی که از رازهای دلمان باخبری.

 


انديشه هاى قديس تئوفان راهب



"طريق حيات براى انسان خردمند به سوى بالا است ، تا از هاويه اسفل دور شود" (امثال 15: 24).

 

همه می دانند که جهنم وجود دارد و هرکسی ممكن است بخاطر اعمال خود به آنجا برسد. اما همه این را به خاطر نمی آورند و چنان منظم زندگی نمی کنند که نگرانی آنها برای دورى از جهنم نمایان شود. آنها به طور تصادفی همانطور زندگی می کنند: شاید به گونه ای در جهنم به سر نبریم. ذهن ما کجاست؟ در امور روزمره ، "شاید" ممكن است از پس آن برآید ، اما در چنین مسئله تعیین کننده ای ، که پس از تحقق ، برای همیشه و تا ابد بدون تغییر خواهد ماند ، "شاید" غیر منطقی بودن آخرین درجه را محکوم می کند.

به خاطر عقلانیت خود مغرور نشوید ، وقتی این را به یاد نمی آورید و انديشه حيات را به ما ارائه نمی دهد که چگونه ، از جهنم نجات یافته ، نجات پیدا کنیم.

 

 

مبانى ارتدوكس

 

کلیسا به عنوان حافظ سنت مقدس.

مکاشفه الهی بین مردم گسترش می یابد و از طریق سنت مقدس (تجربه روحانى کلیسا) که کتاب مقدس نیز بخشی از آن است ، در کلیسا حفظ می شود. سنت مقدس به معنای وسیع کلمه به عنوان کل تجربه نجات کلیسا درک می شود ، که از زمان تأسیس كليسا توسط آن بدست آمده است.

سنت مقدس در کلیسا همان عملکردی را که حافظه در انسان انجام می دهد، این انتقال حقیقت آشکار است ، هم دانش و هم تجربه زندگی روحانى. این در منابع جزمی ، شرعی ، اخلاقی ، مذهبی (در اعتقادنامه ، در تعاریف شوراها ، در اعترافات ایمان ، در کتاب های نمادین به طور کلی به رسمیت شناخته شده ، كتهيزم ها ، در ادبیات مسیحی ، در تاریخ کلیسا ، در معماری کلیسا ، در متون مذهبى، در ادبيات تصويرى و غيره) ثبت شده است.

 

 توصيه عملى

چگونه می توانید ایمان خود را تقویت کنید؟

قویترین ایمان ، ایمان مبتنی بر تجربه شخصی است. اگر ایمان فقط مبتنی بر معجزات بیرونی باشد ، غیرقابل اعتماد است. زندگی در ارتباط با خدا ایمان واقعی است. هر مومن آن- تجربه مشارکت مستقیم خدا در زندگی خود - را دارد. هر کس چنین لحظه ای را داشت که نمی توانست كمك كند اما درک مى کند: این خداوند است. وقتی شک به وجود می آید ، فقط باید این لحظه را بخاطر بسپارید.

برای تقویت ایمان خود ، باید با ایمان زندگی کنید. از زاهدان مقدس سؤال شد: چگونه می توان عطيه محبت را بدست آورد؟ و آنها پاسخ دادند: اعمال محبت آميز انجام دهید ، و قلب شما محبت را خواهد يافت. ایمان هم همین طور است. جستجوی خدا و تلاش در انجام دستورات او لازم است. ایمان اصیل عطيه فيض خداوند است. گناهان فيض را از ما می دزدند ، بنابراین ایمان و زندگی با ایمان از هم جدا نیستند.

شما نمی توانید به طور ناگهانى ایمان خود را از دست دهید؛ یک شخص به همان روشی که ايمان را به دست مى آورد، آن را از دست می دهد. هر دو نتیجه بسیاری از گام های کوچک، شکست های اخلاقی است که مرتکب می شویم. بنابراین ، مهم است که به موقع درک کنیم که قدم های کوچک ، نامحسوس ، ناخودآگاه و دور از مسیح چقدر خطرناک است.

مواردی وجود دارد که فردی فکر می کند که ديگر به خدا ايمان ندارد ، اما او آن را نداشته است. به عنوان مثال ، یک مرد، پس از اینکه دخترش بسیار بیمار شد ، دعاى زیادی خواند ، اما نتوانست دخترش را نجات دهد، گفت كه ديگر به خدا ايمان ندارد. در حقیقت ، این مرد ایمان به خدا را از دست نداد. او مانند بسیاری دیگر از مردم ، این دیدگاه را داشت که چیزی به نام "خدا" وجود دارد. این مرد مطمئن بود که اگر تو قويا چيزى از این دست بخواهی ، قطعاً آن را خواهى گرفت.

ایمان مسیحیان واقعى نمی تواند از بين برود. وقتی شخصی واقعاً ایمان می آورد ، پس چنین شخصی دیگر نمی خواهد از این موهبت شگفت انگیز ایمان جدا شود. البته ممکن است همه شک داشته باشند اما نکته اصلی این است که آنها صادق و خالص هستند. پس از بررسی دقیق تردیدهای خود ، ایمان شما فقط قویتر می شود. مانند عشق.

ما باید سعی کنیم صدای خدا را که در هر شرایط زندگی ما را به سمت نجات راهنمایی می کند بشنویم. حتی شرایط دشوار ، به عنوان مثال ، تولد یک کودک با بیمار جدی ، از دست دادن یک عزیز ، از دست دادن خانه - می تواند منجر به نجات شود ، و می تواند فقط به عنوان یک فاجعه تلقی شود.

 

درس روز

 

دو راهب مقدس که در صحرا زندگی می کردند قرار گذاشتند تا در ورودی حجره خود یک درخت نخل بکارند تا در گرمای روز به آنها سايه بدهد. آنها پس از مدتی با هم ملاقات كردند، و یکی از راهب ها به دیگری گفت: "ای برادر ، من از خدا می خواهم که براى نخل من باران بفرستد ، و هر بار درخواست من را برآورده می کند. من برای روزهای آفتابی دعا می کنم و خدا برای من آفتاب می فرستد. اما نگاه کن، نخل تو خیلی بهتر از مال من رشد می کند. تو چطور برای آن دعا می کنی؟ "

و راهب دیگر به او پاسخ داد: "برادر، من فقط دعا می کنم: خداوندا ، درخت نخل مرا رشد ده. و خداوند خود مى داند در چه زمان آفتاب و باران بفرستد. "