روزه در کلیسای ارتدوكس

ΝΗΣΤΗΣΙΜΑ | Η ΚΑΘΗΜΕΡΙΝΗ

 

 

شريف ترين و روحانى ترين هدف همه، نزديک شدن هر چه بيشتر به خداست. ما به صورت خدا و به شباهت خدا آفریده شده ایم. این موضوعی است که در اینجا به آن خواهیم پرداخت. ما فقط اين را اشاره می کنیم تا بگوییم که پسر خدا جسم شد، انجیل مقدس خود را به ما داد و خود را فدا کرد تا این امر را برای ما ممکن سازد. و دوره روزه ای که در شرف آغاز است، بنا شده است تا کمک بزرگی به این مسیر باشد. برخی از مسیحیان فکر می کنند که روزه مقدس بزرگ فقط یک دوره روزه است، اما بسیار بیشتر از این است. پدران مقدس ما می گویند که این دوره یک "سفر" است، مانند سفر 40 ساله اسرائیلی ها به سرزمین موعود. این یک سفر روحانى است که به رستاخیز منتهی می شود، گذری از تاریکی به نور، از مرگ به زندگی، به ابدیت.

 

دوره روزه بزرگ مقدس را «ورزشگاه توبه» نیز می نامند. فراموش نکنید که یک فرد مسیحی در انجیل معمولاً با یک ورزشکار مقایسه می شود. ورزشکاران تمرینات سختی انجام می دهند، از رژیم غذایی خود به خوبی مراقبت می کنند، سعی می کنند امتیازات خود را بهبود بخشند تا به یک فلز دست یابند. پاداش ما ابدیت نزد خداوندمان است، بهایی که تمام نمی‌شود، زوال نمی‌یابد و کسی نمی‌تواند آن را از ما بگیرد، مگر اینکه ما آن را بدهيم. (متى 6 :19-21) در این فصل از ما خواسته شده است که از لحاظ روحانى ورزشکار باشیم، مبارزه روحانى خود را تشدید کنیم، خود را به بهترین شکل ممکن آماده کنیم، و کلیسا اینجاست تا ما را راهنمایی کند و به هر روشى به ما کمک کند، با دعاهای مخصوص (مثل دعای قدیس افرایم سوری) یا جشن‌هایی که به عنوان یادآوری عمل می‌کنند. علاوه بر این، یکی از "تدارکات" که کلیسا به ما می دهد، روزه است.

 

چرا ما روزه می گیریم؟

برای پرواز، برای رسیدن به آسمان، باید پاهایمان را از زمین «رها کنیم» و با شکمی سبک می‌توانیم این کار را بهتر انجام دهیم. خدا نمی خواهد که ما نسبت به نیازهای مادی خود کاملاً بی تفاوت باشیم. هر انسانی برای زنده ماندن به غذا نیاز دارد و خداوند هرگز ما را در معرض خطر قرار نمی دهد. او خود (مسیح) به ما آموخت که نان روزانه خود را از او بخواهیم. او فقط از ما می خواهد که مواهب روحانى را در اولویت قرار دهیم. او می داند که خود بد ما همیشه این تنش را دارد که به مادیات بچسبد، و به وزنه ای تبدیل شود که ما را پایین نگه دارد، که خود مادی ما همیشه سعی می کند خود روحانى را کم کند - حتی خاموش کند.

روزه ابزاری است که در این مبارزه به ما داده شده است. از این گذشته ، خود مسیح 40 روز روزه گرفت. (متى 4 ،2). روزه تنها ابزار ساده نیست، بلکه یک ابزار بسیار خوب و قوی است. می توان با شکم سبک بهتر دعا کرد، با هوس های خود مؤثرتر مبارزه کرد و در برابر حملات آنها مقاومت کرد. برعکس، پدران مقدس می گویند که شکم پر همه هوس هایی را که نیاز به ارضای دارند بیدار می کند و در عین حال توانایی مقاومت را کاهش می دهد. این تنها بدن نیست که با غذای زیاد سنگین می شود، بلکه روح نیز "سنگین" می شود.

 

ما روزه می گیریم نه برای شکنجه بدن خود، بلکه برای کنترل خواسته های مادی آن. به همین دلیل باید یک موضوع را روشن کنیم. مسیح زمان روزه در بيابان چیزی نخورد و ننوشید. بدن انسانى ما قادر به انجام چنین کاری نیست. هدف از روزه این است که بدن خود را سبک اما ایمن نگه داریم و به آن آسیبی نرسانیم و آن را بیمار نکنیم. وقتی روزه می گیریم خودمان را از غذاهای بهتر و خوش طعم تر دور می کنیم. گوشت، تخم مرغ، شیر و همه محصولات آنها پس از پایان دوره روزه اينها بر سر سفره ما خواهند آمد. وقتی روزه می گیریم، هر چه زمین تولید می کند، نان، میوه، زیتون، سبزی، حبوبات و غذاهای دریایی که خونریزی ندارند، یعنی صدف و صدف، اختاپوس و حلزون مصرف می کنیم، اما ماهی را نه (حداقل در این روزه). فقط در جشن های خاص مانند روز عيد تبشير می توانیم ماهی بخوریم.

 

هیچ قانونی وجود ندارد که چه مقدار یا چه كم و چه زمانی باید غذا بخوریم. هر فردی متفاوت است و نیازهای متفاوتی دارد. فقط سعی می کنیم غذای مناسب بخوریم و در صورت امکان کمتر غذا بخوریم.

 

پر خورى یوغی است که باید از شر آن خلاص شویم، اما متأسفانه این تنها یوغ ما نیست. هر یک از هواهاى نفسانى ما یک یوغ است. اما شكم پرستى هواى نفسى است که می توانیم به روشی واضح با آن مبارزه کنیم، زیرا دستورالعمل های ساده تری دارد. کاری که برخی افراد سعی می کنند انجام دهند بسیار خوب است، هرچند اجباری نیست. برخی از روزه داران نیز سعی می کنند خود را از برخی چیزهایی که می توانند مصرف کنند و بسیار دوست دارند دور نگه دارند مثلاً شکلات تلخ (شکلات بدون شیر) یا به طور کلی شیرینی جات. تمرین بسیار خوبی است. سعی کنیم به بدن رو به فساد خود نه آنچه را که دوست دارد، بلکه آنچه را که نیاز دارد، بدهیم.

 

بياييد فراموش نکنیم که پرهيز از غذا تنها چیزی نیست که ما باید در طول دوره روزه امتحان کنیم. آنچه ما درخواست می کنیم توبه است، توبه به ما کمک می کند تا از گناهان خود خلاص شویم و با روحی پاک و سبک با عیسای رستاخیز كرده ملاقات کنیم.

روزهایی هم هست که روزه گرفتن سخت تر می شود. به عنوان مثال، جمعه و شنبه بزرگ در هفته مقدس، با مسیح روی صلیب، ما روغن مصرف نمی کنیم. مواقع دیگری هم هست که روزه سبک تر می شود. روز عيد تبشير و یکشنبه قبل از هفته مقدس (يكشنبه نخل) می توانیم ماهی نیز مصرف کنیم.

دلیل مهم دیگری برای روزه گرفتن وجود دارد. ما سعی می کنیم غذاهای ساده تر و سبک تر و همچنین ارزان تر مصرف کنیم. روزه راهی برای پس انداز است که برای کمک به برادران نیازمند استفاده می کنیم.

چند روزه کوتاهتر در طول سال وجود دارد. همچنین در هر هفته 2 روز روزه وجود دارد. به غیر از برخی موارد استثناء، ما هر چهارشنبه و هر جمعه روزه می گیریم. روز چهارشنبه به یاد خیانت یهودا و جمعه زیرا این روزِ مصلوب شدن عیسی است.

 

آیا می توانیم از روش روزه خود پیروی کنیم یا باید از پیشنهادات کلیسا پیروی کنیم؟

سوال درست این است: چرا از پیشنهاد کلیسا پیروی نکنیم؟ چون این چیزی است که من دوست دارم، انتخاب می کنم، من راحت هستم؟ در مورد آنچه من نیاز دارم چطور؟ و من به بهترينى که خدا دوست دارد نیاز دارم. قبلا درباره سنت مقدس صحبت کردیم. با در نظر گرفتن سنت مقدس به عنوان عصاره 2000 سال زندگی کلیسای زنده تحت هدایت روح القدس، آشکارتر می شود که چقدر مهم است که از آن غافل نشویم. کلیسا بدن عیسی مسیح است که از اعضایی تشکیل شده است که همکاری کامل و بى نقص دارند. مجموعه ای از راه های تنهایی نیست. ما قرار نیست نجات پیدا کنیم چون انسان های خیلی خوبی هستیم. اگر هم چنین باشیم، در مقایسه با عیسی هرگز آنقدر خوب نخواهیم بود که سزاوار جاودانگى باشیم. ما آن را به دست می آوریم زیرا سر ما (عیسی مسیح) آنجاست و البته او بدن خود را نیز به آنجا می برد. این بدان معنی است که تمام تلاش ما این است که عضو این بدن نجات یافته شویم و پیوسته بمانیم. قرار نیست این اتفاق در مسیرهای تنهایی و خودخواهانه رخ دهد.

شاید گاهی برایمان سخت باشد. باید بگوییم، حتی بهتر است. خدا به مبارزه ما نیازی ندارد. همانطور که مرحوم پدر امیلیانوس می گفت، مبارزه من همان فریاد قلب من است که به خداوند می گوید چقدر او را دوست دارم و می خواهم با او باشم. اگر من واقعاً خدا را دوست دارم، آیا نمی‌خواهم آنچه را که می‌توانم به او تقدیم کنم؟ تنها چیزی که واقعاً مال من است و می توانم به خداوند تقدیم کنم، تلاش من است. به همین دلیل است که من نباید به دنبال راه راحت باشم، بلکه به دنبال راه درست باشم.

پدران مقدس ما هزاران سال پیش روزه را وضع کرده اند. اکنون دانشمندان می گویند که این رژیم - یعنی پرهیز موقت از غذاهای خاص (گوشت و غیره) - سالم ترین رژیم برای بدن انسان است.

متذکر می شویم که زمانی که فردی دچار مشکلات سلامتی می شود، او بايد به توصيه پدر روحانى خود که دستورات پزشک را به او اطلاع می دهد، عمل کند.

 

آیا روزه اینقدر مهم است؟ آیا قضاوت نکردن، نگه داشتن زبان، مبارزه با خشم و غیره مهمتر نیست؟

ما را ببخشید برادران و خواهران، اما باید توجه شما را به این نکته جلب کنیم: این یک معضل کاذب است، یک دوراهی نادرست، یک دیدگاه نادرست. قرار نیست اینطوری انتخاب کنیم. طبق انجیل، ما باید تمام آن را انجام دهیم. همانطور که قديس يعقوب می گوید: "همان که گفت "زنا نکن"، همچنین گفت "قتل نکن". حتى اگر زنا نكنى، اگر قتلى مرتكب شوى، قانون شكنى كرده اى و از شريعت تجاوز نموده اى. پس بر پايه شريعتى كه ما را آزاد مى سازد و داورى مى كند سخن گوييد و عمل كنيد.» (یعقوب، 2، 11) از سوی دیگر، همانطور که قبلاً گفتیم، می‌توانیم با معده سبک‌تر بهتر با هواهاى نفسانى خود مبارزه کنیم.

در بسیاری از مواقع که با شرایط سخت مواجه می شویم، روزه خاص همراه با دعا توصيه مى شود، هر چند دوره روزه نباشد. یعنی این ترکیب - کمتر از چیزهای مادی، بیشتر روحانى - می تواند «کانال ارتباطی» بین ما و خداوند را بهتر روشن و تميز کند.

~ خواهر استاماتیا، الهیدان ارتدوکس

 

(حال که دوره روزه شروع می شود، خوب است که تلاش روزه خود را در کنار همت دعای خود به درگاه خداوند ارائه دهيم و صلح در جهان و آزادی کشور عزیزمان را طلب کنیم!)