قدیس اسقف شاهرخ و 120 شهید پارسی

 

 

 

 

زندگینامه

شاهرخ در حدود 330 میلادی زندگی می کرد و با ایمان به مسیح، اسقف جامعه کوچکی از مسیحیان در ایران شد.

به دلیل کارهای بشردوستانه اش، او نه تنها در بین مسیحیان، بلکه حتی در میان بت پرستان نیز محبوبیت داشت، و این چیزی بود که کاهنان آتش پرست ایرانی را خشمگین کرده بود.

به همین دلیل او را نزد شاپور متهم کردند. او به متهم کنندگان گوش فرا داد و قدیس را برای توضیحات خود و انکار مسیح فرا خواند. شاهرخ مسیح را منکر نشد، پس او را به همراه 120 مسیحی دیگر که در جامعه کوچک، اما برگزیده او بودند، به محل اعدام منتقل کردند.

 

از آنجایی که او ایمان در مسیح را به مردم آموخت و بسیاری از آنها را متقاعد کرد تا به زندگی در خدای حقیقی بگرایند، او خشم و ظلم مجوسی آتش پرست را برانگیخت، که سربازان را برای دستگیری اش فرستادند.

 

شب قبل، قدیس در خواب، پیر خود را دید، اسقف و شهید مقدس سیمون، در بالای نردبان بلندی نشسته بود و از او خواست تا بالا بیاید، به او گفت که خداوند و پادشاهش او را فرا می خواند تا از طریق شهادت صعود کند.

 

در زمانی که قدیس این چیزها را روایت می کرد، مجوسی قبلا سربازان را برای دستگیری او و مسیحیانی که با او بودند، فرستاده بود و همه آنها را نزد شاپور دوم (311-380 میلادی.) بردند، که در حضور ایشان به ایمان خود در مسیح اعتراف کردند. و بلافاصله آنها را به زندان منتقل کردند، آنها مورد شکنجه قرار گرفتند و سرانجام در سال 330 میلادی، آنها را سر بریدند. بدین ترتیب این شهیدان مقدس، تاج و جلال خدا را دریافت کردند.

 

یادبود این قدیسین در 19 اکتبر جشن گرفته می شود و در 20 فوریه مجدداً به عنوان "قدیس شاهرخ شهید مقدس و 120 شهید همراه او" یادشان را گرامی می دارند.

 

قدیس شاهرخ ، که سرت  با شمشیر زده شد، اینک در برابر تخت پادشاهی خدای صبابوت ایستاده ای، برای ما گنهکاران دعا کن.

 

 





ترجمه از: خادم خدا