موعظه برای قرائت رسولی ​​در یکشنبه قبل از کریسمس 2018/12/23

 

 

 

      (عبرانیان 11: 9-10 و 32-40)

       

  در قرائت رسولی امروز، ما شنیدیم که ابراهیم و فرزندانش با چه ایمانی از صدای خدا اطاعت کردند و با اطمینان و صبر و حوصله فراوان، منتظر وعده ای بودند که او آنها را تحقق بخشید.

     

ابراهیم از سوی خدا فراخوانده شد که اقوام و کشور خود، همه چیز را ترک کند، تا حرکت کند و به سرزمین ناشناخته نقل مکان کند. خداوند به او نشان نمی دهد که کدام سرزمین را برای مقصد او تعیین کرده است. در عوض، به سادگی به او می گوید "ترک کن" و "من جایی را که تو باید مستقر شوی را نشانت می دهم." ابراهیم در مورد این سرزمین که در آن ساکن خواهد شد از خدا سوالی نمی پرسد، اما اعتماد کامل خود را به او مانند یک کودک که محکم دست پدرش را نگه داشته است، نشان می دهد. در زمان مناسب، او به سرزمینی که خداوند به او نشان داده است، می رسد. بیگانه ای در مکانی ناشناخته. او خانواده خود را کجا مستقر خواهد کرد؟ هیچ کجا خانه ای وجود نداشت. آنها چادرها را برپا کردند و در آنجا با اسحاق، پسرش، یعقوب نوه اش و تمام خانواده اش زندگی کردند (آیه 9). زندگی در چادر، همانطور که می توان تصور کرد، آسان نبود.

 

اما دقیقا چه چیزی باعث شد که ابراهیم قدرت برای مقابله با این نوع رنج را با چنین قاطعیت و روح صلح آمیزی به دست آورد؟ پاسخ توسط پولس رسول به ما داده شده است: "زانرو که مترقب شهری با بنیاد بود که معمار و سازنده آن خداست" (آیه 10). از آنجا که این همان چیزی است که خدا به او وعده داده بود، و در آن هیچ شکی نداشت. او می دانست که او فقط بطور موقت در آنجا ساکن خواهد بود و در نتیجه در مورد کمبود امکانات ناراحت نبود. ابراهیم پیوسته به سرزمین دائمی خود، شهر آسمانی نگاه می کرد. این دیدگاه ملکوت خدا، به ابراهیم و فرزندانش که او را پیروی می کردند، شجاعت، صبر و انعطاف پذیری برای مقابله با مشکلات این زندگی با شجاعت و خوش بینی داده بود.

 

حقیقتاً ما مسیحیان روشن ترین وعده های خدا را از دهان مصون از خطای خداوند و خدای ما عیسی مسیح، داریم. در مواجهه با مشکلات مان، آیا به سرزمین دائمی که ما به ارث خواهیم برد، فکر می کنیم؟ پولس رسول به ما یادآوری می کند: "زانرو که در اینجا شهری دائمی نداریم، بلکه آینده را طالب هستیم" (عبرانیان 13: 14). هر گونه غم و اندوهی فقط می تواند برای زمانی کوتاه باشد. این دقیقا همان چیزی است که شهیدان مسیحی اعتقاد داشتند، که در مقابل خودشان دیدگاه بهشت ​​آسمانی را داشتند. و از این رو آنها شجاعانه شکنجه ها را تحمل می کردند، یک نمونه 40 شهیدی بودند که آنها را در اواسط زمستان به یک دریاچه یخ زده انداختند تا آنها به آرامی به مرگ محکوم شوند. آنها به یکدیگر شجاعت دادند و گفتند: "زمستان سخت است، اما بهشت شیرین ​​است".

 

ما می توانیم در زمان سختی قدرت بسیاری جمع کنیم، وقتی که سخن پولس رسول را به یاد داشته باشیم: "زیرا یقین می دانیم که دردهای زمان حاضر نسبت به آن جلالی که در ما ظاهر خواهد شد هیچ است" (رومیان 8 :18) اگر ما بتوانیم چشم هایمان را بر آینده و سرزمین ابدی متمرکز کنیم، آنگاه زندگی موقت ما در اینجا، تحت حفاظت و آرامش خداوند، نیز زیبا خواهد بود.

 

من همچنین می خواهم توجه مان را به وحی پولس رسول در عبارتی که امروز شنیدیم، بگذاریم. ابراهیم، ​​با همه صالحین و پیامبران که قبل از مسیح آمدند، این کلام نیک که ایمان شان موجب خشنودی خدا شد را دریافت کرده بودند، اما در زمان خودشان از آنچه که خداوند به آنها وعده داده بود، لذت نبردند: یعنی، نجات و میهن آسمانی (آیه 39) با آمدن عیسی مسیحا بر روی زمین و تجسم او، نجات به آنها داده می شود. رهایی آنان از زنجیر مرگ، با مرگ و قیام مسیح به وقوع می پیوندد. برای این منظور آنها مشتاقانه منتظر روز تولد مسیح بودند. بنابراین کریسمس اهمیت زیادی دارد و یک واقعه رستگاری، نه تنها امروز برای ماست بلکه برای همه کسانی که قبل از مسیح با ایمان کامل به خداوند زندگی کرده اند، همانطور که امروز همه آنها توسط پولس رسول ذکر شد. همه پیامبران و افراد صالح عهد عتیق، در ظفرمندی کلیسای مسیح به هم پیوسته اند و هدایای خداوند را با یکدیگر و با حامل مقدس خداوندمان، رسولان مقدس و تمام قدیسین، به اشتراک می گذارند. همانطور که پولس رسول می نویسد، خداوند خواستار بود که تمام صالحین که پیش از او بودند و ما که به مسیح ایمان داریم، همه با هم در یک بدن روحانی از این رستگاری لذت ببریم. اکنون، همانطور در پیشگویی از آنچه در آینده می آید، پس در بازگشت ثانوی خداوند ما، پاداش ملکوت خداوند مان را که به ما وعده داده است را به ارث می بریم.

 

پس برادران و خواهران من، بیایید خود را بطور مناسب آماده سازیم تا عیسی کودک مقدس را دریافت کنیم و همراه با فرشتگان آسمانی بسراییم: «جلال بر خداوند در اعلی علیین باد».

 

~ متروپولیتن پیسیدیه، ساتیریوس