دعاى روزانه

يكشنبه، دعاى رستاخيز

 

تروپاريون ؛

قدرتهاى فرشته اى در مقبره تو هستند ، و کسانی که از آن محافظت می کردند مردند و مریم در مقبره ایستاد و به دنبال خالص ترین بدن تو بود. تو جهنم را ویران کردی، و از آن رنج نبردی. با باكره ، دهنده حيات ملاقات کردی. اى خداوند، برخاسته از مردگان، جلال بر تو باد.

 

كونتاكيون ؛

مسیح خدا، بخشنده حيات، با دست حیات بخش خود همه مردگان را از اعماق تاریك عالم مردگان بلند كرد ، طبیعت انسانى را برخيزاند ، زیرا او منجى همه ، رستاخیز و حيات و خدای همه چیز است!

 

 

انديشه هاى قديس تئوفان خلوت نشين

 (لوقا 10: 19-21)

 

  «ای پدر، ای خداوند آسمان و زمین، تو را سپاس می‌گویم كه این چیزها را از خردمندان و دانایان پنهان نموده، به كودكان آشكار ساختی. آری ای پدر، ارادهٔ تو چنین بود.» (لوقا 10: 21). در اینجا موضع قضاوت در مورد خرد و عقلانیت انسان است. و به نظر می رسد که تحقق یافته باشد. وحی اکنون در کتب آسمانی در برابر چشمان ما قرار دارد و حکما آن را می خوانند، اما آن را درک نمی کنند. باید تعجب کرد: ساده نوشته شده است، اما همه چیز را آنطور که نوشته شده نمی بینند، گویی چیزی کورشان کرده باشد. نوزادان می بینند و می فهمند. ولی برای آنها آشکار، پنهان است. ایجاد چنین نظمی توسط پدر آسمانی خوشایند بود. بنابراین، چیزی برای بحث وجود ندارد.

 اگر اصلاً ضرورت لازم کشف نمی شد، عقل گرایان همچنان می توانستند اعتراض کنند. در غیر این صورت راه باز است - بیا و آن را دریافت کن، پس راه باز است تا آن را بگیری: فقط یک کودک شو. 

 - "چطور - من؟ .. به هیچ وجه!" 

 - هرطور که می خواهید؛ و برای خود عاقل و معقول بمانید، اما هیچ چیز اساساً برای کسانی که نمی فهمند ضروری نیست، کسانی که در سر خود هیچ ندارند، و سرگردان در میان ارواح و توهمات ناشی از زیرکی خود میگردند و خود را کاملاً نابینا نگه می دارند، که طبق آن فکر می کنند بینا هستند، اما شما "کور و کوتاه نظر هستید"  ( 2 پطرس. 1: 9 ) ، یعنی چیزی را می بینید، مانند یک مه غلیظ. اما این شما را به مسیر واقعی راهنمایی نمی کند و شما را به هدف نمی رساند، بلکه فقط شما را در یک دایره خودکاوی که آغازی ندارد نگه می دارد.

خداوندا، ما را از چنین وضعیت وحشتناکی رهایی بخش!

مبانى ارتدوكس

نظريه الهیاتى خصوصى چیست؟

▪️ نظريه الهیاتى خصوصی نظری است در مورد موضوع خاصی از آموزه که دارای رسمیت کلی کلیسا نیست.

 ▪️ملاک صدق نظريه الهیاتى خصوصی، مطابقت آن با کتاب مقدس و سنت کلیسا است.

 ▪️ملاک پذیرش نظريه الهیاتى خصوصی، عدم مغایرت (این نظر) با کتاب مقدس و سنت کلیسا است.

▪️ نظرات خصوصی که توسط بسیاری از پدران مقدس کلیسا حمایت می شوند، شایسته توجه ویژه از جانب مؤمنان است، اما با این وجود دقیقاً به عنوان نظرات، و نه به عنوان اصول جزمى.

▪️ رد این یا آن نظريه خاص توسط یک مسیحی، مسؤولیت مشابه رد یک عقیده جزمی را به دنبال ندارد. استدلال بر نظريات خصوصی جایز است.

نمونه هایی از نظريات الهیاتی خاص که در ادبیات كلامى انتقادی مورد اعتراض قرار می گیرد:

➖هر روح به طور خاص توسط خدا آفریده شده است.

➖هر روحی به طور طبیعی از روح والدین می آيد.

➖جهان در شش روز آفریده شد که هر یک مدتی مشابه روزگار ما داشت.

➖جهان در طول شش روز خالق آفریده شد، که هر کدام نشان دهنده دوره ای طولانی و ناشناخته برای ما است.

 

توصيه عملى

ارتباط بین تئوری و عمل یک اصل جهانی آموزشى است. در ارتدوكس، الهیات به عنوان یک نظریه پردازی انتزاعی درک نمی شود. متکلم کلیسای باستان فردی نبود که تمام وقتش را پشت میز کار خود در محاصره طومارها بگذراند. الهیات پدران کلیسا مبتنی بر تجربه شخصی عرفانی مرتبط با عبادت مکرر و خواندن کتاب مقدس بود. الهیات علمی و الهیات فعال وجود دارند و ارتباط تنگاتنگی با هم دارند.

الهیات علمی مجموعه ای از رشته هایی است که هر یک باید به طور سیستماتیک مورد مطالعه قرار گیرد. با حداقل ترتیب، می‌توانید با خواندن کتاب‌های درسی درباره الهیات اخلاقی، الهیات پایه و الهیات جزمی، انسان‌شناسی و زهد شروع کنید. توصیه می شود در یک مدرسه یکشنبه برای بزرگسالان، دوره های الهیات، آموزش های سازماندهی شده داشته باشید.

 

درس روز

سال ها پیش شیطان تصمیم گرفت تمام ابزار کار خود را بفروشد. آنها را به زیبایی در یک ویترین شیشه ای به نمایش گذاشت. یکجا خنجر درخشان حسادت بود و در کنارش چکش خشم. در یک قفسه دیگر کمان هوای نفس قرار داشت و در کنار آن تیرهای مسموم شکم پرستی، شهوت و غبطه قرار داشت.

 در یک غرفه جداگانه، مجموعه عظیمی از شبکه های دروغ به نمایش گذاشته شده بود. سازهای دلتنگی، عشق به پول و نفرت نیز وجود داشتند. همه به زیبایی ارائه شده و با نام و قیمت برچسب خورده بودند.

 و روی زیباترین قفسه، جدا از بقیه، یک قلم چوبی کوچک قرار داشت، که روی آن برچسب "غرور" آویزان بود. با کمال تعجب، قیمت این وسیله بالاتر از سایر وسایل بود.

 یکی از رهگذران از شیطان پرسید که چرا برای این قلم کوچک و عجیب ارزش قائل است و او پاسخ داد: "من واقعاً بیش از همه برای آن ارزش قائل هستم، زیرا این تنها ابزاری است که در انبار من وجود دارد که اگر بقیه ابزار همگی ناتوان شوند، من می توانم به آن تکیه کنم."

 و قلم چوبی را با ملایمت نوازش کرد.

 شیطان ادامه داد: «اگر من موفق شوم این قلم را وارد مغز یک فرد کنم، آنوقت این در را برای همه وسیله‌های دیگر باز می کند."