11-1-2022 21-10-1400

تقويم قديم: بدون روزه

تقويم قديم: بدون روزه

 

با کلیک کردن بر روی هر یک از آیکون های صفحه می توانید درباره آن قدیس، جشن یا مناسبت مطالعه نمایید

بزرگداشت

 

قديس ميكائيل از صومعه كلوپس، احمق براى مسيح (١٤٥٢ م)


    قديس تئودوسيوس كبير، سنوبيارک (٥٢٩ م)

روز گراميداشت

تقویم جدید:   11  دسامبر

تقويم قدیم:  24   ژانويه

 

 

قرائت كتاب مقدس

قرائت انجيل صبح ؛

انجيل لوقا ٦: ١٧- ٢٣

ليتورگى الهى ؛

قرائت رساله رسولى : عبرانيان ١٣: ٧- ١٦

قرائت انجيل مقدس : انجيل لوقا ٤: ١- ١٥

 

دعاى روزانه

خدا را در اعلى عليين جلال و بر روى زمين صلح و سلامتى، و در ميان مردم رضامندى باد! ای خداوند، لب و دهان مرا بگشا تا ستایش تو را اعلام نمايد. 

 

 مزمور٣٨؛

ای خداوند مرا در غضب خود توبیخ منما و در خشم خویش تادیبم مفرما. زیرا که تیرهای تو در من فرو رفته و دست تو برمن فرود آمده است. در جسد من به سبب غضب تو صحتی نیست و در استخوانهایم به سبب خطای خودم سلامتی نی. زیرا گناهانم از سرم گذشته است. مثل بارگران از طاقتم سنگین تر شده. جراحات من متعفن و مقروح شده است، به سبب حماقت من. به خود می پیچم و بی نهایت منحنی شده ام. تمامی روز ماتم کنان تردد میکنم. زیرا کمر من از سوزش پر شده است و در جسد من صحتی نیست. من بی حس و بینهایت کوفته شده ام و از فغان دل خود نعره می زنم. ای خداوند تمامی آرزوی من در مد نظر تو است و ناله های من از تو مخفی نمی باشد. دل من می طپد و قوتم از من رفته است و نور چشمانم نیز با من نیست. دوستان و رفیقانم از بلای من برکنار می ایستند و خویشان من دور ایستاده اند. آنانی که قصد جانم دارند دام می گسترند و بد اندیشانم سخنان فتنه انگیز می گویند و تمام روز حیله را تفکر می کنند. و اما من مثل کر نمی شنوم. مانند گنگم که دهان خود را باز نکند. و مثل کسی گردیده ام که نمی شنود و کسی که در زبانش حجتی نباشد. زیرا که ای خداوند انتظار تو را می کشم. تو ای یهوه خدایم جواب خواهی داد. چونکه گفته ام مبادا بر من شادی نمایند و چون پایم بلغزد بر من تکبر کنند. زیرا که برای افتادن نصب شده ام و درد من همیشه پیش روی من است. زیرا گناه خود را اخبار می نمایم و از خطای خود غمگین هستم. اما دشمنانم زنده و زور آورند و آنانی که بی سبب بر من بغض می نمایند بسیاراند. و آنانی که به عوض نیکی به من بدی می رسانند. برمن عداوت می ورزند زیرا نیکویی را پیروی میکنم. ای خداوند مرا ترک منما. ای خدای من از من دور مباش. و برای اعانت من تعجیل فرما ای خداوندی که نجات من هستی.

بعد از مزمور: 

جلال بر پدر و پسر و روح القدس، اکنون و تا ابد و تا جمیع اعصار، آمین. 

هللویاه، هللویاه، هللویاه! جلال بر تو، ای خدا! (۳مرتبه)

 

سه شنبه، دعا به قديس يحيى تعميد دهنده

تروپاريون ؛

یاد و خاطر پارسایان شایان ستایش است، اما تو ای پیشگام، به شهادت خودِ خداوندگار، پسندیدۀ او هستی. تو بزرگترین نبی معرفی شدی زیرا او را که از قبل درباره‌اش نبوت کرده بودند، در آب تعمید دادی. از این رو، پس از آنکه برای راستی جنگیدی و رنج کشیدی، به آنانی که در قبرها بودند، انجیل خدای جسم‌ شده را اعلان نمودی، خدایی که گناه از جهان برمی‌گیرد و رحمت عظیم خود را شامل حال ما می‌گرداند.

 

كونتاكيون ؛

ای نبی خدا و پیشگام فیض، سر تو همچون مقدس‌ترین گُل رز از زمین شکوفه زده. هر آینه شفا یافتیم، زیرا تو مانند گذشته، جهان را به توبه وعظ می‌کنی.

 

 

انديشه هاى قديس تئوفان خلوت نشين

(یعقوب 3: 1-10؛ مرقس 11: 11-23 )

 خداوند برکت درخت انجیری را که پربرگ بود اما میوه ای نداشت، از آن گرفت و درخت خشک شد. این یک درس در عمل است. منظور از این درخت انجیر افرادی است که در ظاهر بنظر خوب می آیند، اما در اصل ارزش تحسین شدن ندارند. آنها چه کسانی هستند؟  کسانی که از ایمانِ شیوا صحبت می کنند، اما خودِ ایمان را ندارند، موضوع ایمان را فقط در ذهن خود نگه می دارند.

 و آنان کسانی هستند که با رفتار ظاهری خود در نظم و هماهنگی هستند، اما با احساسات و خلق و خوی خود بسیار معیوبند و تنها تا زمانی اعمال نیک از خود نشان می دهند که پنهان کردن عیب هایشان در خود ممکن نباشد، و در صورتی که پنهان کردن آن ممکن باشد، دیگر این کار را نمی کنند. مثلاً  وقتی کسی در ملاء عام درخواست صدقه کند، می‌دهند، و اگر در خلوت از او بخواهند پریشان می‌شود. او برای دعا به کلیسا نزد خدا می رود و در برابر چشم همه دعا می کند و در خانه دعا می کند تا در مقابل خانواده شرمنده نشود. اما به محض اینکه تنها می‌شود، سرش را هم به سوی خدا نمی گرداند. از سوی دیگر، او هیچ تصوری از خطاب ذهنی و قلبی به خدا ندارد. بیایید دعا کنیم که خدا به ما اجازه ندهد که اینطور باشیم. زیرا در آن صورت نمی‌توانیم از داوری که در مورد درخت انجیر گفته شده است فرار کنیم.

 

مبانى ارتدوكس

الهیات آپوفاتیک چیست؟

 الهیات آپوفاتیک (از یونانی Απόφασις (apofasis.) - نفی، انکار) - جهت الهیات، که در آن حقیقت در مورد خدا و رابطه او با جهان با استفاده از اصطلاحات و عبارات منفی، شناسایی و آشکار می شود، یعنی انكار آنچه (كه) خدا نيست، آنچه در ذات او نيست، آنچه از ويژگى او نيست (از طريق نفى به دست مى آيد).

 الهیات آپوفاتیک یک جهت کلامی کاملاً مجزا نیست. اصطلاحات و عبارات آپوفاتیک در قالب الهیات ارتدوكس همراه با اصطلاحات کاتافاتیک استفاده می شوند.

 مزیت الهیات آپوفاتیک نسبت به کاتافاتیک (با استفاده از اصطلاحات و عبارات مثبت) در این واقعیت مشاهده می شود که با استفاده از اصطلاحات و عبارات کاتافاتیک، ما در خطر این هستیم که درک ذهنی خود را که با درک شخصی از این اصطلاحات و عبارات مرتبط است، به درک حقایق در مورد خدا وارد کنیم. با استفاده از روش نفی، خود را از این نوع سوبژکتیویسم محدود می کنیم. به عنوان مثال، با گفتن اینکه خدا محبت است، می توانیم درک محدود خود از محبت را در این مفهوم قرار دهيم، اگرچه خداوند به عنوان روح کامل، محبت در عالی ترین و به معنای انحصاری آن است. مثلاً وقتى مى گوييم خدا غیر جسمانی است، ما جسمانی بودن او را کاملاً انکار می کنیم و در عین حال در برابر حقيقت گناه نمی کنیم.

 الهیات آپوفاتیک در کنار مزایایی که دارد معایبی نیز دارد.  فرض کنید، اگر فقط با کمک انکارها در مورد خدا صحبت کنیم، می توانیم برای مدت طولانی برشماریم که او چه کسی نیست، اما در عین حال، هنوز تصوری بسیار مبهم از اینکه او کیست داشته باشیم.

 مصادیق مقررات و اصطلاحات آپوفاتیک: خداوند نامرئی است، وابسته به شرایط مکان و زمان نیست، سن، اندازه، حجم، شکل هندسی ندارد، بدى نمی کند، به هیچکس و هیچ چیز وابسته نیست.

 

درس روز

عجیب است که یک اسکناس 100 روبلی وقتی آن را در کلیسا می گذاریم آنقدر بزرگ به نظر می رسد و وقتی آن را در بازار می گذاریم آنقدر کوچک است.

 عجیب است که یک ساعت صرف خواندن دعا و یاد خدا کردن به نظر ما اینقدر طولانی و یک ساعت وقت صرف تلویزیون کردن بنظر اینقدر کوتاه می آید.

 عجیب است که هنگام خواندن دعا، به سختی افکار خود را جمع می کنیم، در حالی که در گفتگو با یک دوست این کار برای ما سخت نیست.

 عجیب است که وقتی زمان اضافه برای فوتبال اعلام می شود خیلی خوشحال می شویم و وقتی خطبه بیشتر از همیشه ادامه می یابد گِله می کنیم.

 عجیب است که برای ما سخت است که حتی یک فصل از کتاب مقدس را بخوانیم و خواندن صد صفحه از رمان محبوبمان برایمان آسان است.

 عجیب است که در یک سالن کنسرت مردم به رفتن بسوی ردیف های اول و در کلیسا به ردیف های آخر تمایل دارند.

 عجیب است که یادگیری یک دعا برایمان سخت است و به راحتی شایعات را حفظ و بازگو می کنیم.

 عجیب است که ما به راحتی به آنچه در روزنامه ها می نویسند ایمان می آوریم و باور کامل به آنچه در کلام خدا نوشته شده است برای ما دشوار است.

 عجیب است که هر یک از ما می خواهیم وارد بهشت ​​شویم و نمی خواهیم برای یافتن آن زحمت بکشیم.

 عجیب است که تقریباً هر یک از ما در عین حال هم قاضی و هم وکیل هستیم: وقتی صحبت از گناهان دیگران می شود، قاضی هستیم و وقتی صحبت از گناهان خود می شود، وکیل هستیم.

 عجیب است که تقریباً هر یک از ما پس از خواندن این سطور، آنها را مربوط به دیگران می دانیم و مربوط به خودمان نمی‌دانیم.