مسیحیت خواستار مبارزه با شر در خود است و نه مبارزه با خود. فراخواندن
به مبارزه با خود در ادبیات روحانى به معنای مبارزه با «انسان كهنه» در
خود است، مبارزه با نفسانياتى که انسان را به بردگی می کشد، «من» دوم
او می شود.
یک تمرین زاهدانه سرزنش نفس وجود دارد، با انتقاد از خود گناه آلود
بطوری تفاوت دارد که با ارزیابی هوشیارانه از انزوا از خدا، توبه فعال
(اصلاح) و با امید به کمک او همراه است.
قديس سرافیم ساروف: "ما باید به روح خود در ضعف ها و نقص های آن تسلیم
باشیم و کاستی های خود را تحمل کنیم، همانطور که دیگران را تحمل می
کنیم، اما نه برای تقلب، بلکه برای تشویق خود برای بهتر شدن. خواه زیاد
خورده باشید، یا چیزی مانند آن، یکسان با ضعف انسان، انجام داده باشید
- از این عصبانی نشوید و ضرری به ضرر اضافه نکنید، بلکه شجاعانه خود را
به سمت اصلاح سوق دهید و در این بین سعی کنید آرامش ذهن را حفظ کنید."
درس روز
مردی برای احکام دعاى عصر ایستاد.
شروع به خواندن دعا کرد.
بله، پاهایش خسته است. روز راحتى نبوده است.
روی صندلی نشست و مشغول خواندن دعا بود.
و ناگهان - زنگ در به صدا درآمد.
همسایه ای از ماهیگیری برگشت.
دو ساعت ایستادند و درباره اینکه او چه چیزی گرفته و چطور آن را گرفته
است صحبت کردند.
بالاخره مرد به خانه اش برگشت.
و به خواندن دعا ادامه داد.
ابتدا کمی ایستاد و سپس دوباره نشست.
گذشته از همه اینها، قدرت ایستادن در دعا را نداشت!