سیصد گفتار از زاهدان کلیسای ارتدوكس

 

 

 

4.  در مورد آنچه ما را به خدا نزدیک می کند

 

دعا

 

 126. دعا را ترک نکنید، زیرا همان گونه که بدن با محرومیت از غذا ضعیف می شود، روح نیز در صورت محرومیت از دعا به ضعف و مرگ ذهنی نزدیک می شود.

 (قدیس گنادیوس از کونستانتینوپل، زنجیر طلایی، 44)

 

127-128. پیوسته در همه چیز دعا کنید تا بدون یاری خدا کاری انجام ندهید... هر که بدون دعا کاری انجام دهد یا به عملی مشغول شود، عاقبت موفق نخواهد شد. در این باره خداوند فرمود: "جدا از من هیچ نمی توانید کرد". (یوحنا 15 :5)

 (قدیس مرقس زاهد، موعظه، 2.94،166)

 

129. هر کاری که بدون دعا انجام می دهیم، یا هر چیزی که می گوییم، همیشه یا به گناه منتهی می شود یا زیان آور است، و به روش مرموزی، از طریق اعمال ما را محکوم می کند.

 (قدیس مرقس زاهد، موعظه، 2.108)

 

130. دعای کسی که خود را گناهکار نمی داند مورد قبول خداوند واقع نمی شود.

 (قدیس اسحاق سوری، موعظه، 55)

 

131. خدا دعای فردی که احکام او را انجام می دهد، می شنود و برآورده می کند. قدیس یوحنای زرین دهان می گوید: «خدا را در احکامش بشنوید، تا باشد که او شما را در دعاهایتان بشنود». فردی که احکام خدا را نگاه می دارد، همیشه در دعایش عاقل، صبور و بی ریا است. راز دعا در حفظ احکام خداست.

 (قدیس جاستین پوپوویچ، توضیحات اول یوحنا، 3 :22)

 

132. فکر خود را در دعا به خدایی بسپارید که همه را، حتی قبل از تولدشان، می شناسد. و نخواهید که همه چیز مطابق میل شما پیش برود، زیرا انسان نمی داند که چه چیزی برای او سودمند است. بلکه به خدا بگویید: اراده تو انجام گردد! زیرا او هر کاری را برای نفع ما انجام می دهد.

 (قدیس گنادیوس از کونستانتینوپل، زنجیره طلایی، 47)

 

133. هر کس چیزی از خدا بخواهد و به آن نرسد، بی تردید بخاطر یکی از این دلایل است: یا به دلیل اینکه زودتر از زمان موعود درخواست می کند، یا ناشایست درخواست می کند، یا از روی بیهودگی، یا به این دلیل که اگر چیزی را که خواسته است دریافت کند یا مغرور و یا دچار غفلت خواهد شد.

 (قدیس جان کلیماکوس، نردبان، 26 .60)

 

134. هر که بخواهد بدون راهنمایی به دعا نزدیک شود، و با غرور فکر کند که می تواند از کتاب ها یاد بگیرد و نزد پیر نرود، همچنان در نیمه راه دچار توهم شده است. اما خداوند فرد فروتن را یاری می کند، و اگر راهنمای مجربی نباشد، و او نزد یک اعتراف گیرنده، هر که باشد، برود، بنابراین خداوند به خاطر فروتنی اش او را می پذیرد.

 (قدیس سیلوان آتونی، نوشتار دوم، .1)

 

135. اگر کسی هنگامی كه ذهن در حال دعا است، توسط فكر اضافى يا نگرانی برای چيزى حواسش پرت شود، اين دعا پاک نيست.

 (قدیس اسحاق سوری، موعظه ها، 16)

 

136. اگر به هنگام دریافت آنچه در دعا خواسته اید مغرور شوید، معلوم است که دعایتان به خدا نبوده و از او کمکی نگرفته اید، بلکه شیاطین با شما کار می کردند تا دلتان را تمجید کنند. زیرا هنگامی که از جانب خدا کمک می شود، روح تمجید نمیشود، بلکه بیش از پیش فروتن شده و از رحمت عظیم خدا شگفت زده می شود، که چقدر او نسبت به گناهکاران مهربان است.

 (قدس بارسانوفیوس بزرگ، دستورالعمل ها ، 418)

 

137. وقتی خدا بخواهد به کسی رحم کند، به دیگری الهام می کند که برای او دعا کند، و در این دعا یاری می رساند.

 (قدیس سیلوان آتونی، نوشتار بیستم، .9)

 

138. در هنگام مصیبت، بی وقفه خدای مهربان را در دعا صدا بزنید. ذکر بی وقفه نام خدا در دعا، درمانی برای روح است که نه تنها نفسانیات، بلکه حتی عمل آنها را از بین می برد. همانطور که یک پزشک داروی لازم را می یابد و آن به گونه ای عمل می کند که شخص بیمار نمی فهمد، همان طور نیز نام خدا، وقتی او را صدا می زنیم، همه هوس ها را می کُشد، هرچند ما نمی دانیم چگونه این اتفاق می افتد.

 (قدس بارسانوفیوس بزرگ، دستورالعمل ها ، 421)

 

توبه

 

139. هر گناهی که بدون توبه باقی بماند، گناهی است باقی تا هنگام مرگ، که اگر حتی قدیس هم برای آن دعا کند، دعایش شنیده نخواهد شد.

 (قدیس مرقس زاهد، موعظه، 2.41)

 

140. کسی که گناه کرده است، جز با توبه ای که مطابق گناهش باشد، نمی تواند از عذاب بگریزد.

 (قدیس مرقس زاهد، موعظه، 2.58)

 

141. اگر شما از خودتان ناراضی باشید، و تا زمانی که کامل شوید، به تغییر ادامه دهید، خدا گناهان شما را پاک می کند.

 (قدیس آگوستین، موعظه هایی درباره اول یوحنا، I.7)

 

142. قدیسین افرادی بودند مانند همه ما. بسیاری از آنها از گناهان بزرگی بیرون آمدند، اما با توبه به ملکوت آسمانی ​​رسیدند. و هر که وارد آنجا می شود از طریق توبه ای وارد می شود که خداوند مهربان بوسیله رنج های خود به ما عطا کرده است.

 (قدیس سیلوان آتونی، نوشتار دوازدهم، .10)

 

143. اگر کسى مرتکب گناهى شود و از صمیم قلب بخاطر آن گناه غمگین نشود، آسان است که دوباره مرتکب همان گناه بشود.

 (قدیس مرقس زاهد، موعظه، 2. 215)

 

144. اگر کسى یک بار از گناهى توبه کند و دوباره همان گناه را انجام دهد، نشانه آن است که از اسباب گناه پاک نشده است، زیرا که از ریشه دوباره جوانه ها بیرون مى آیند.

 (قدیس باسیل کبیر)

 

145-146.  نگویید: "گناهان زیادی مرتکب شده ام، پس جرأت ندارم که در برابر خدا بر زمین بیافتم". ناامید نشوید. فقط ناامیدانه بر گناهان خود نیفزاید و به یاری خدای تماماً رحیم شرمنده نخواهید شد. زیرا او فرموده است: "آنکه نزد من آید، او را هرگز از خود نخواهم راند" (یوحنا 6 :37) و بنابراین، شجاع باشید و ایمان داشته باشید که او پاک است و کسانی را که به او نزدیک می شوند پاک می سازد. اگر می خواهید توبه واقعی را انجام دهید، آن را با اعمال خود نشان دهید. اگر دچار غرور شده اید، فروتنی نشان دهید. اگر مستی کردید، متانت نشان دهید. اگر دچار آلودگی شده اید، پاکی در زندگی را نشان دهید. زیرا گفته شده است: «از بدی روی بتابید و نیکویی پیشه کنید». (اول پطرس 3: 11)

 (قدیس گنادیوس از کونستانتینوپل، زنجیره طلایی، 87-89)

 

147. هر كه از گناهان خود كراهت داشته باشد از گناه کردن دست می کشد؛ و هر که به آنها اعتراف کند بخشش خواهد یافت. انسان اگر ابتدا با گناه دشمنی نکند و به گناه خود اقرار نکند نمی تواند عادت به گناه را ترک کند و آمرزیده شود. زیرا اعتراف به گناه مایه فروتنی حقیقی است.

 (قدیس اسحاق سوری، موعظه، 71)

 

148. وقتی به طور غیرمنتظره مرتکب گناه می شوید... ضعیف النفس نباشید، در گناه خود ساکن نشوید، نگویید "چطور اجازه دادم این اتفاق بیفتد؟!" این صدای خودبینی ای غرور آفرین است. برعکس، خود را فروتن سازید و چشم روحانی تان را به سوی خداوند معطوف کرده و بگویید:" ای خداوند، از منِ چنین ضعیف و بداخلاق چه انتظاری می‌توان داشت؟" و در همان لحظه از او تشکر کنید که گناه در آنجا متوقف شده است و اقرار کنید:" خداوندا، اگر نیکویی بی‌اندازه تو نبود، در این امر متوقف نمی شدم، بلکه قطعاً در گناهی بدتر می‌افتادم."

 (قدیس نیکودموس از کوه مقدس. جنگ نامرئی)

 

149-150.  یادآوری گناهان گذشته با جزئیات مضر است. زیرا اگر اندوهی برایتان بیاورند شما را از امید بیگانه می سازند، اما اگر بدون غم از آنان یاد شود، آلودگی قبلی را نشان خواهند داد. اگر می‌خواهید اعتراف غیرقابل نکوهشی را نزد خدا آورید، گناهان خود را به تفصیل به یاد نیاورید، بلکه شجاعانه رنجی که به خاطر آنها می آید را تحمل کنید.

 (قدیس مرقس زاهد، موعظه، 2.151،153)

 

151. خداوند گناهکار توبه کننده را بسیار دوست دارد و او را به آغوش خود می فشارد: "فرزند من کجا بودی؟ مدت زیادی منتظر تو بودم." خداوند با صدای انجیل همه را به سوی خود می خواند و صدای او در سراسر جهان شنیده می شود: "بیایید پیش من ای گوسفندانم، من شما را خلق کرده ام و دوستتان دارم. عشق من به شما مرا به زمین آورد، و من برای نجات شما همه چیز را متحمل شدم و می‌خواهم که همه شما محبت من را بشناسید" و مانند رسولان در کوه تابور بگویید: "خداوندا، برای ما نیکوست که با تو باشیم."

 (قدیس سیلوان آتونی، نوشتار نهم، .27)

 

152. شیاطین از کسی که به گناهان خود اعتراف می کند دوری می کنند، زیرا گناه با غرور فطرت سقوط کرده ما پایه گذاری و تقویت می شود، و تحمل سرزنش و افشاگری را ندارد. در راز اعتراف، تمام گناهانی که در گفتار، عمل یا فکر انجام شده اند، با قاطعیت شسته می شود... اعتراف به گناهان برای به درستی دور شدن از گناهان گذشته و حفظ خود از مرتکب شدن به گناه در آینده، لازم است...  هیچ چیز، هیچ چیز به اندازه اعتراف مکرر، به التیام زخم های ناشی از گناهان تا هنگام مرگ کمک نمی کند.

 (قدیس ایگناتیوس بریانچانینوف)

 

ارادهٔ ما و ارادهٔ خدا

 

 153. این تعلیم درخشان منجی ماست: اراده تو انجام شود. (متی 6: 10). هر که این دعا را خالصانه بخواند، اراده خود را ترک می کند و همه چیز را در اختیار خدا قرار می دهد. اما اراده الهام گرفته از شیاطین عبارت است از توجیه خود و اعتماد به خود، و سپس آنها به راحتی فردی را که چنین تفکری را دریافت می کند، تحت سلطه خود قرار می دهند.

 (قدیس بارسانوفیوس بزرگ، دستورالعمل ها ، 40، 124)

 

154. تسلیم شدن به خواست خدا کارِ بسیار نیکویی است. آنگاه تنها خداوند در روح هست و هیچ فکر دیگری نیست و با ذهنی پاک به درگاه خدا مناجات می کند. هنگامی که روح به طور کامل به اراده خدا تسلیم می شود، آنگاه خود خدا شروع به هدایت آن می کند و روح مستقیماً از خدا می آموزد... یک انسان مغرور نمی خواهد مطابق خواست خدا زندگی کند. او دوست دارد خودش را هدایت کند و نمی فهمد که انسان بدون خدا درک کافی برای هدایت خود ندارد.

 (قدیس سیلوان آتونی، نوشتار ششم، .1)

 

155. انسان به اندازه ای که اراده خود را کوتاه و فروتن می سازد، به همان اندازه به سوی موفقیت پیش می رود. اما تا جایی که او سرسختانه از اراده خود محافظت می کند، به همان اندازه به خود آسیب می رساند.

 (قدیس افرایم سوری، نصیحت هایی به راهب تازه کار)

 

156. چگونه می توانید بفهمید که در چارچوب اراده خدا زندگی می کنید؟ نشانه آن، این است: اگر در مورد چیزی مضطرب هستید، به این معنی است که کاملاً خود را تسلیم اراده خدا نکرده اید. کسی که در اراده خدا زندگی می کند، نگران هیچ چیز نیست. و اگر به چیزی نیاز داشته باشد، هم آن را و هم خود را به خدا می سپارد. و اگر چیز لازم را دریافت نکند، با این حال آرام می ماند، گویی آن را دارد. روحی که خود را به اراده خدا سپرده است از هیچ چیز نمی ترسد، نه از رعد و برق و نه از دزد - هیچ. بلکه هر اتفاقی بیفتد، می گوید: "پس خشنودی و رضایت خدا در این است". اگر مریض باشد، فکر می کند: این بدان معناست که من می باید مریض می شدم، وگرنه خدا این مریضی را به من نمی داد. بنابراین آرامش هم در روح و هم در بدن حفظ می شود.

 (قدیس سیلوان آتونی، نوشتار ششم، .4)

 

157. خداوند روح القدس را بر زمین عطا کرده است، و در هر کس که ساکن شود، آن فرد در درون خود بهشت ​​را احساس می کند. ممکن است بگویید: چرا این اتفاق برای من نیفتاده است؟ زیرا شما خود را تسلیم اراده خدا نکرده اید، بلکه مطابق خواست خودتان زندگی می کنید. به کسی که اراده خودش را دوست دارد نگاه کنید، او هرگز در خود آرامش ندارد و همیشه از چیزی ناراضی است. اما هر کس خود را به اراده خدا سپرده باشد، دعای خالص دارد. روح او خداوند را دوست دارد و همه چیز برای او پسندیده و نیکو است.

 (قدیس سیلوان آتونی، نوشتار ششم، .14)

 

احکام

 

 158. همانطور که راه رفتن بدون پا یا پرواز بدون بال غیرممکن است، همچنین دستیابی به ملکوت آسمانی ​​نیز بدون اجرای احکام غیرممکن است.

 (قدیس تئوفان منزوی، پنج آموزش در راه نجات، 3)

 

159. احکام خدا از تمام گنج های زمینی فراتر هستند. هر که آنها را به دست آورد، خدا را در درون خود پذیرفته است.

 (قدیس اسحاق سوری، موعظه، 57)

 

160. رسول مقدس یوحنای متکلم می گوید که احکام خدا دشوار نیستند، بلکه آسان اند (اول یوحنا، 5: 3). اما آنها فقط به دلیل محبت آسان هستند، در حالی که اگر محبت نباشد همه آنها دشوار اند.

 (قدیس سیلوان آتونی، نوشتار شانزدهم.10)

 

161. خدا انجام احکام را به خاطر خود آنها نمی خواهد، بلکه برای اصلاح نَفس می خواهد، که به خاطر آن احکام را وضع کرده است.

 (قدیس اسحاق سوری، موعظه، 34)

 

162. خدا توسط قدرت بخشنده خود در هر فرمانی ساکن است. قدیس مرقس زاهد می گوید: «خدا در احکام خود پنهان است». خدا به هر کسی که برای حفظ احکامش تلاش می کند کمک می کند. ما از طریق روحی که به ما داده شده می دانیم که خدا در ما ساکن است. این بدان معناست که یک مسیحی هرگز تنها نیست، بلکه با خدای سه گانه مقدس زندگی و کار می کند.

 (قدیس جاستین پوپوویچ، توضیحات اول یوحنا، 3 :24)

 

163. درون هر مسیحی، مسیح است که جنگ روحانی انجام می دهد و پیروز می‌شود. این فرد مسیحی نیست که خدا را صدا می زند، دعا می کند و شکر می نماید - همه اینها کار مسیح است، وقتی خدا می بیند که ما متقاعد شده ایم که این مسیح است که همه اینها را انجام می دهد، شادی و خوشحالی کنید. بنابراین، هر مسیحی باید اعتراف کند که کارهای نیکی که انجام می دهد توسط مسیح انجام می شوند، و نه خود او. کسی که اینگونه فکر نمی کند بیهوده خود را مسیحی می داند.

 (قدیس سیمئون متکلم جدید)

 

خدا چطور به اعمال ما نگاه می کند

 

164. خدا در تمام اعمال ما به نیت مان می نگرد، آیا به خاطر او کاری را انجام می دهیم و یا به خاطر مقصود دیگری.

 (قدیس ماکسیموس معترف، فصل های محبت، 2: 36)

 

165. خدا برای اعمال بر اساس نیت آنها ارزش قائل است. زیرا گفته شده است:" خداوند موافق دلت به تو عطا می فرماید" (مزمور 20: 4)... بنابراین، هر که بخواهد کاری را انجام دهد اما نتواند، در نظر خدا، که نیت دل ما را می بیند، این کار به انجام رسیده است. این امر در مورد اعمال نیک و بد به طور یکسان صدق می کند.

 (قدیس مرقس زاهد، موعظه، 1.184، 2.16)

 

166. اگر نیت بد باشد، عملی که از آن حاصل می شود نیز شر است، هر چند به ظاهر خیر باشد.

 (قدیس گریگوری متکلم، گفتگوها، 1.10)

 

چطور باید با اعمال خود برخورد کنیم

 

 167. به هیچ کاری بدون هدف روحانی، که برای خدا انجام می شود، فکر نکنید و انجام ندهید. زیرا اگر بی هدف سفر کنید، بیهوده کار کرده اید.

 (قدیس مرقس زاهد، موعظه، 1.54)

 

168. روزه، دعا، صدقه و هر کار نیک مسیحی به خودی خود نیک است، اما هدف زندگی مسیحی تنها در تحقق آنها نیست. هدف واقعی زندگی مسیحی ما به دست آوردن روح القدس خداست. اما روزه، دعا، صدقه و هر کار نیکی که به خاطر مسیح انجام می شود وسیله ای برای دستیابی به روح القدس است. توجه داشته باشید که فقط اعمال نیکی که به خاطر مسیح انجام می شوند ثمره روح القدس را به بار می آورند. هر کار دیگری که به خاطر مسیح انجام نمی شود، حتی اگر خوب باشد، در زندگی آینده برای ما پاداشی به ارمغان نمی آورد، و فیض خدا را در این زندگی نیز به ارمغان نمی آورد. به همین دلیل است که خداوند ما عیسی مسیح گفت: "هر که با من جمع نکند، پراکنده می سازد" (متی 12 :30).

 (قدیس سرافیم ساروف، گفتگو درباره هدف زندگی مسیحی)

 

169. هنگامی که ذهن هدف زندگی مسیحی را فراموش می کند، حتی تحقق واضح فضیلت نیز بی فایده می شود.

 (قدیس مرقس زاهد، موعظه، 2 :51)

 

170. هر آنچه را که در نام خدا از دست می دهید، نگه می دارید. تمام آنچه را که به خاطر خود نگه می دارید، از دست می دهید. هر چه را در نام خدا بدهید، با بهره دریافت خواهید کرد. هر چه را که به خاطر جلال و غرور خود می دهید در آب می اندازید. تمام آنچه از مردم میگیرید، گویی از جانب خدا دریافت می کنید، شما را شاد خواهد کرد. تمام چیزهایی که از مردم میگیرید، گویی تنها از مردم دریافت می‌کنید، برای شما نگرانی ایجاد خواهد کرد.

 (قدیس نیکلاس از صربستان، تفکر درباره خیر و شر)

 

171. لازم است هر كارى را با بصيرت انجام دهيد و به اندازه خود عمل كنيد تا بعداً سردرگم نشويد. انجام دادن صدقه و روزه یا هر چیز دیگری در بالاترین درجه (بیش از حد یا توانایی شخصی) فاقد بصیرت است، زیرا بعداً انجام دهنده ی آن را به سردرگمی و یأس و گلایه کردن می کشاند. حتی خدا هم چیزی را می خواهد که در قوت انسان باشد.

 (قدیس بارسانوفیوس بزرگ، دستورالعمل ها ، 627)

 

172. مهم نیست که چه کسی هستید، چه نوع کاری انجام می دهید، در مورد نحوه انجام کار خود اینگونه توضیح دهید: به عنوان یک مسیحی یا به عنوان یک کافر (یعنی با انگیزه عشق به خود و لذت دنیوی). یک مسیحی باید به خاطر داشته باشد که هر کاری، حتی کوچکترین آن، یک اصل اخلاقی دارد. یک مسیحی که تعالیم عیسی مسیح را به یاد می‌آورد، باید هر کاری را طوری انجام دهد تا برای گسترش فیض خدا و ملکوت آسمان در بین مردم مفید باشد.

 (قدیس گابریل از ایمرتی، گزارش سالانه)

 

اعمال نیک ما

 

 173. یک شر از شر دیگری نیرو می گیرد. به همین ترتیب، اعمال نیک نیز از یکدیگر جوانه می زنند، و کسی که جوانه در او یافت شود بزرگتر می شود.

 (قدیس مرقس زاهد، موعظه ها، 2 .93)

 

174. هر بار که گناه می کنیم، از شیطان متولد می شویم. اما هر بار که نیکی می کنیم، از خدا متولد می شویم.

 (قدیس یوحنای زرین دهان)

 

 175. تا آنجا که گناه نکنیم در خدا ساکن می مانیم.

 (قدیس بید بزرگوار، تفسیر اول یوحنا، 3: 6)

 

176. هر چه زودتر کارهای نیک خود را فراموش کنید ... کار های نیک خود را ثبت نکنید، زیرا اگر آنها را ثبت کنید به زودی محو خواهند شد. اما اگر آنها را فراموش کنید، در ابدیت نوشته خواهند شد.

 (قدیس نیکلاس از صربستان، تفکر دربارهٔ خیر و شر)

 

177. اگر می خواهید خداوند گناهان شما را بپوشاند، پس با مردم در مورد اینکه چه فضیلت هایی دارید صحبت نکنید. زیرا همانطور که ما فضایل خود را شرح دهیم، خدا نیز گناهان ما را شرح می دهد.

 (قدیس مرقس زاهد، موعظه، 2.135)

 

 178. هر کس که موهبت روحانی داشته باشد و نسبت به کسى که آن را ندارد دلسوز باشد، با شفقتش موهبت خود را حفظ کرده است. اما هر که به موهبت خود مغرور باشد آن را از طریق خود باوری از دست می دهد.

 (قدیس مرقس زاهد، موعظه، 1.8)

 

حتی یک کار نیک کوچک هم ارزش دارد

 

179. اگر زمانی به کسى رحم کنید، به شما رحم خواهد شد. اگر نسبت به کسی که رنج می کشد دلسوزی کنید، در زمره شهدا قرار خواهید گرفت. اگر کسی که به شما توهین کرده است را ببخشید، نه تنها تمام گناهان شما بخشیده خواهد شد، بلکه فرزند پدر آسمانی خواهید بود. اگر از صمیم قلب برای نجات - حتی اندکی - دعا کنید، نجات خواهید یافت. اگر با وجدان حساس خود را سرزنش کنید، خود را متهم کنید و خود را در پیشگاه خدا به خاطر گناهانتان قضاوت کنید، حتی برای این نیز پارسا شمرده خواهید شد. اگر برای گناهان خود غمگین هستید، یا گریه می کنید، یا آه می کشید، آه شما از او پوشیده نخواهد ماند و همانطور که قدیس یوحنای زرین دهان می گوید:" اگر فقط برای گناهان خود سوگواری کنید، خدا این را برای نجات شما خواهد پذیرفت. "

 (قدیس موسی از اُپتینا)

 

محبت

 

 180. خدا کلمه «محبت» را به مردم داد تا بتوانند رابطه خود را با او توسط این کلمه بخوانند. وقتی مردم از این کلمه برای اشاره به رابطه خود با چیزهای زمینی سوء استفاده می کنند، آن معنای خود را از دست می دهد.

 (قدیس نیکلاس از صربستان، تفکر درباره خیر و شر)

 

181. امر به محبت را تحقیر مكنید، زیرا كه به واسطه آن فرزند خدا مى شوید و چون آن را بشكنید فرزند جهنم مى شوید.

 (قدیس ماکسیموس معترف، فصل های محبت، 4: 20)

 

 182. عشق به خدا باید برای ما فراتر از عشق به هر انسانی باشد.

 (قدیس نیکودموس هاجیوریتی)

 

183. نگویید که ایمان به مسیح به تنهایی می تواند شما را نجات دهد، زیرا این امکان پذیر نیست اگر به او محبتی که با اعمال نشان داده می شود را نداشته باشید. در مورد ایمان محض: "شیاطین نیز ایمان دارند، چنان ایمانی که از ترس به خود می لرزند" (یعقوب 2: 19). عمل محبت عبارت است از نیکی قلبی نسبت به همسایه، بزرگواری، بردباری و استفاده هوشیارانه از هرچیز.

 (قدیس ماکسیموس معترف، فصل های محبت، 1. 39-40)

 

184. همانطور که خدا همه مردم را به طور یکسان با نور خورشید روشن می‌کند، کسانی که می‌خواهند از خدا تقلید کنند نیز پرتوی یکسانی از محبت بر همه آنها تابیده می‌شود. زیرا هر جا محبت ناپدید شود، نفرت فوراً در جای آن ظاهر می شود. و اگر خدا محبت است، شیطان نفرت است. پس همانطور که کسی که محبت دارد خدا را در درون خود دارد، کسی که در دل خود نفرت دارد نیز، شیطان را در درون خود پرورش می دهد.

 (قدیس باسیل کبیر، موعظه درباره زهد، 3)

 

 185. "محبت انبوه گناهان را می پوشاند" (اول پطرس 4: 8).  یعنی بخاطر محبت به همسایه، خدا گناهان کسی که محبت می‌کند را می بخشد.

 (قدیس تئوفان منزوی، نامه ششم، .949)

 

186-187. عشق به مسیح در عشق به همسایه، عشق به حقیقت، عشق به قدوسیت، به دنیا، به پاکی، به هر چیز الهی، به هر چیز بی مرگ و ابدی سرازير می شود... همه این اشکال عشق، تجلی طبیعی عشق به مسیح هستند. مسیح خدا-انسان است و عشق به او همیشه به معنای عشق به خدا و انسان است. هنگامی که ما مسیح خدا را دوست داریم، هر آنچه که الهی، فناناپذیر و به مانند مسیح در مردم است را نیز دوست می‌داریم. اگر به غیر از این دلایل باشد نمی توانیم واقعاً مردم را دوست داشته باشیم. هر عشق دیگری شبه عشق است که به راحتی به بی محبتی و نفرت نسبت به مردم تبدیل می شود. عشق واقعی به انسان از عشق به خدا سرچشمه می گیرد و عشق به خدا مطابق با رعایت احکام او رشد می کند.

 (قدیس جاستین پوپوویچ، توضیحات اول یوحنا، 4: 20، 5 :2)

 

 188. محبت ثمرهٔ دعاست... صبورانه ماندن در دعا به معنای چشم پوشی فرد از خود است. بنابراین انکار نفس، به عشقِ به خدا تبدیل می شود.

 (قدیس اسحاق سوری، موعظه، 43)

 

 189. اگر متوجه شدید که محبتی در شما نیست، اما می خواهید آن را داشته باشید، پس کارهای محبت آمیز انجام دهید، هر چند در ابتدا بدون عشق آنها را انجام دهید. خداوند آرزو و تلاش شما را خواهد دید و محبت را در قلب شما قرار خواهد داد.

 (قدیس آمبروز از اُپتینا)

 

کسی که محبت ندارد

 

190. هر کس در خود آثار کینه توزی نسبت به فرد دیگری را، به دلیل هر نوع گناهی ببیند، نسبت به محبت خدا بیگانه است. زیرا محبت به خدا به هیچ وجه تنفر نسبت به انسان را تحمل نمی کند.

 (قدیس ماکسیموس معترف، فصل های محبت، 1.15)

 

 191. کسی که از محبت دور است، حال بدی دارد و باید برای او دلسوزی کرد. او روزهایش را در خوابی هذیان‌آمیز، دور از خدا، محروم از نور می‌گذراند و در تاریکی زندگی می‌کند... هر که عشق به مسیح را نداشته باشد، دشمن مسیح است. او در تاریکی راه می رود و به راحتی به هر گناهی سوق داده می شود.

 (قدیس افرایم سوری، موعظه در فضایل و رذایل)

 

چگونه محبت را آشکار کنیم

 

193. هر که محبت خدا را بشناسد، تمام دنیا را دوست می‌دارد و بر خلاف تقدیر خود گلایه نمی کند، زیرا تحمل غم در راه خدا شادی ابدی در پی دارد.

 (قدیس سیلوان آتونی، نوشتار اول، .27)

 

 194. محبت نه تنها از طریق تقسیم دارایی، بلکه بیشتر از طریق انتشار کلام خدا و اعمال یاری رسان آشکار می شود.

 (قدیس ماکسیموس معترف، فصل های محبت، 1.26)

 

195. کمال در محبت چیست؟ دشمنان خود را به گونه ای دوست بدارید که بخواهید آنها را برادر خود سازید... زیرا او که بر صلیب آویزان شد اینگونه محبت کرد، و گفت: "ای پدر، اینان را ببخش، زیرا نمی دانند چه می کنند."  (لوقا 23: 34)

 (قدیس آگوستین، موعظه ها درباره اول یوحنا، I.9)

 

 196. خوشا به حال کسی که در او محبت به خدا باشد، زیرا او در درون خود خدا را حمل می کند. کسی که در او محبت است، فراتر از هرچیز، نزد خدا است. هر که درون خود محبت دارد نمی ترسد. او هرگز از کسی عصبانی نمی شود و خود را بر کسی برتر نمی داند. نه به کسی بدگویی می کند و نه به سخنان فحاشی گوش می دهد. با کسی رقابت نمی کند، حسادت نمی ورزد، از سقوط دیگری خوشحال نمی شود، به فرد افتاده تهمت نمی زند، بلکه با او همدردی می کند و به او کمک می کند. او نسبت به برادر نیازمند خود بیزاری نمی جوید، بلکه به او کمک می کند و حاضر است برای او بمیرد. هر که محبت داشته باشد اراده خدا را برآورده می کند.

 (قدیس افرایم سوری، نامه های روحانی-اخلاقی)

 

رحمت

 

 197. باشد که همیشه رحمت بر شما غالب باشد، هر چند در خودتان رحمتی چنان که خدا نسبت به جهان دارد را احساس نمی‌کنید... دل ظالم و بی رحم هرگز پاک نمی شود. انسان رحیم طبیب جان خود است، زیرا گویی که باد شدیدی از دل بیرون بزند و تاریکی هوس ها را بیرون کند.

 (قدیس اسحاق سوری، موعظه، 41)

 

 198. اگر شروع به نگهبانی از ثروت کنید، ثروت مال شما نخواهد بود. اما اگر شروع به توزیع آن کنید، آن را از دست نخواهید داد.

 (قدیس باسیل کبیر، گفتگوها، 7)

 

 199. آیا فکر می کنید که خدای انسان دوست به شما نعمت های فراوان عطا کرده است تا بتوانید از آنها فقط به نفع خود استفاده کنید؟ نه، بلکه برای این است که فراوانی شما کمبود دیگران را تامین کند.

 (قدیس یوحنای زرین دهان، گفتگو درباره کتاب پیدایش، 20)

 

 200. اگر واقعاً رحیم هستید، پس چون آنچه مال شماست به ناحق گرفته شود، از درون غمگین نشوید، و از ضرر خود به همسایه تان نگویید. بگذار زیان بهتری توسط آنانی که به شما توهین می کنند متحمل شوید، و ایشان در رحمت تان غوطه ور شوند.

 (قدیس اسحاق سوری، موعظه، 58)

 

فروتنی

 

201. هیچ چیز به اندازه غرور با خدا مخالفت ندارد، زیرا الوهیت نفس در آن نهفته است. پس تواضع و فروتنی که خود را هیچ می داند و همه خوبی ها و عزت ها و جلال را فقط به خدا نسبت می دهد، بیش از هر چیز مورد قبول خدا است. غرور فیض را نمی پذیرد، زیرا از خود پر است، در حالی که فروتنی، فیض را به آسانی می پذیرد، زیرا از خود و از هر آنچه مخلوق است مبراست. خدا از هیچ خلق می کند. تا زمانی که فکر کنیم می توانیم چیزی از خود ارائه دهیم، او کار خود را در ما آغاز نمی کند. فروتنی نمک فضیلت است. همانطور که نمک به غذا طعم می دهد، فروتنی نیز به فضیلت کمال می بخشد. بدون نمک، غذا به آسانی خراب می شود و بدون فروتنی، فضیلت به آسانی - با غرور، فخرفروشی، بی صبری - تباه می شود و از بین می رود. فروتنی ای وجود دارد که انسان توسط سختکوشی خود به دست می آورد: شناخت بی کفایتی خود، متهم ساختن خود به شکست هایش، عدم اجازه قضاوت کردن دیگران به خود. و فروتنی ای دیگر وجود دارد که خدا انسان را از طریق اتفاقاتی که برایش می‌افتد هدایت می‌کند: به او اجازه می‌دهد تا مصیبت‌ها، ذلت‌ها و محرومیت‌ها را تجربه کند.

 (قدیس فیلارت از مسکو، جلالِ مادر خدا، 9)

 

202. از پیری پرسیدند "فروتنی چیست؟" پیر پاسخ داد: "وقتی برادرت علیه تو گناه می کند، و تو او را پیش از آن که در نزدت توبه کند، می بخشی."

 (پدران قدیم، 15. 74)

 

 203. کسی که خود را متهم می کند، فروتنی نشان نداده است (زیرا که چه کسی سرزنش خود را نخواهد پذیرفت؟) اما آن که مورد سرزنش دیگری قرار گرفته و از محبت خود کم نمی کند، فروتن است.

 (قدیس جان کلیماکوس، نردبان، 22 .17)

 

 204. همانطور که آب و آتش با یکدیگر در تضاد هستند، توجیه نفس و تواضع نیز با یکدیگر متضاد هستند.

 (قدیس مرقس زاهد، موعظه 2 .125)

 

205. برخی از فقر و بیماری بسیار رنج می برند، اما فروتن نمی شوند و بنابراین بدون منفعت رنج می برند. اما کسی که فروتن باشد در هر شرایطی خوشحال خواهد شد، زیرا خداوند ثروت و شادی اوست و همه مردم از زیبایی روح او شگفت زده خواهند شد.

 (قدیس سیلوان آتونی، نوشتار سوم، .9)

 

206. فروتنی عبارت است از این که در همه حال خود را هیچ بدانیم، اراده خود را در همه چیز قطع کنیم، خود را به همه چیز متهم کنیم، و آنچه را که از بیرون به ما می رسد، بدون سردرگمی تحمل کنیم. فروتنی واقعی چنین است، که در آن غرور جایی نمی یابد. انسان فروتن نه نیازی دارد که فروتنی خود را در کلام نشان دهد و نه نیازی دارد که خود را وادار به انجام اعمال فروتنانه کند، زیرا هر دوی اینها باعث پوچی می شوند، مانع پیشرفت می شوند و بیش از خیر باعث ضرر می شوند. اما وقتی به چیزی امر می شود، لازم است مخالفت نکنیم، بلکه با اطاعت آن را انجام دهیم. این چیزی است که منجر به موفقیت می شود.

 (قدیس یوحنای رسول، دستورالعمل ها ، 275)

 

حِلم

 

207. حلم حالت ذهنی ای است تغییر ناپذیر، که هم در عزت و هم در خواری ثابت می ماند. حلم عبارت است از دعای خالصانه و بدون پریشانی در برابر زحمت از جانب همسایه خود. حلم صخره ای است که از دریای مواج برمی خیزد و همه امواجی که با آن می جنگند، می شکنند، اما خود هرگز نمی شکند.

 (قدیس جان کلیماکوس، نردبان، 24.4)

 

208. بگذارید دیگران بر شما فشار آورند، اما شما فشار نیاورید. بگذارید شما را مصلوب کنند، اما مصلوب نکنید. بگذارید توهین کنند، اما توهین نکنید. بگذارید تهمت بزنند اما تهمت نزنید. حلیم باشید و در بدی غیور نباشید.

 (قدیس اسحاق سوری، موعظه، 89)

 

 209. همانطور که آتش با آتش خاموش نمی شود، خشم نیز با خشم تسخیر نمی شود، بلکه شعله ورتر می شود. اما فروتنی اغلب حتی وحشی ترین دشمنان را نیز تحت سلطه خود در می آورد، آنها را نرم و آرام می کند.

 (قدیس تیخون از زادونسک)

 

اعتدال

 

210. به خاطر مسیح گرسنگی و تشنگی را دوست داشته باشید. تا آنجا که بدن خود را آرام کنید، روح خود را فضیلت بخشید. خدایی که به پندار و گفتار و کردار پاداش می دهد، در ازای اندکی که به خاطر او با خوشحالی رنج می برید، نیکی عطا می کند.

 (قدیس گنادیوس از کونستانتینوپل، زنجیر طلایی، 41)

 

211-212. در همه چیز ساده ترین ها را جستجو کنید، در غذا، پوشاک، بدون اینکه از فقر خجالت بکشید. زیرا بخش بزرگی از جهان در فقر زندگی می کند. نگویید "من فرزند فردی ثروتمندم، فقیر بودن برای من شرم آور است." مسیح، پدر آسمانی شما، که در تعمید به شما زندگی بخشید، در ثروت دنیوی نبود، بلکه در فقر راه می رفت و جایی برای گذاشتن سر خود نداشت.

 (قدیس گنادیوس از کونستانتینوپل، زنجیره طلایی، 24-25)

 

 213. باید به خود بیاموزید که چگونه کمتر بخورید، اما با بصیرت، تا جایی که کارتان اجازه می دهد. میزان اعتدال باید طوری باشد که بعد از ناهار بخواهید دعا بخوانید.

 (قدیس سیلوان آتونی، نوشتار پنجم، 8)

 

اطاعت

 

 214. انسان توسط اطاعت از غرور محافظت می شود. دعا به خاطر اطاعت انجام می شود. فیض روح القدس نیز بخاطر اطاعت داده شده است. به همین دلیل است که اطاعت از دعا و روزه بالاتر است.

 (قدیس سیلوان آتونی، نوشتار پانزدهم، .4)

 

215. اطاعت نه تنها برای راهبان، بلکه برای همه مردم لازم است. حتی خداوند هم مطیع بود. مردم مغرور و خودبین اجازه نمی‌دهند فیض در آنها زندگی کند و بنابراین هرگز آرامش روحی ندارند، در حالی که در روح مطیع، فیض روح‌القدس به راحتی وارد می‌شود، و شادی و آرامش می‌بخشد. هر کس حتی اندکی فیض در خود داشته باشد، با شادمانی خود را در همه چیز تسلیم می کند. او می داند که خدا حتی آسمان ها و دنیای زیر زمین، و خودش و تجارتش و همه چیز دنیا را، اداره می کند و بنابراین همیشه در آرامش است.

 (قدیس سیلوان آتونی، نوشتار پانزدهم، .2)

 

*******************

(ترجمه شده توسط: کریستینا، ارتدوکس پارسی)